21-03-2016، 12:22
هنوز به زنده بودنم مشکوکم
حتی وقتی که بهار
به زمستان مرده
جانی دوباره می دهد،
من خودم را میان برگ های تقویم
جا گذاشته ام
و سالهاست
میان ازدحام ثانیه ها
تو را جستجو می کنم
هیچ بهاری جز آمدنت
حالم را خوب نمی کند
و پای هیچ کسی جز تو را
به دنیای کوچکم باز نخواهم کرد
هفت سین تنهایی من
با سیگار شروع
و با سیاهی موهایت
تمام می شود ❣
حتی وقتی که بهار
به زمستان مرده
جانی دوباره می دهد،
من خودم را میان برگ های تقویم
جا گذاشته ام
و سالهاست
میان ازدحام ثانیه ها
تو را جستجو می کنم
هیچ بهاری جز آمدنت
حالم را خوب نمی کند
و پای هیچ کسی جز تو را
به دنیای کوچکم باز نخواهم کرد
هفت سین تنهایی من
با سیگار شروع
و با سیاهی موهایت
تمام می شود ❣