22-05-2016، 19:10
دلشکسته اي لب بام سيگار مي کشيد . . .
خسته بود . . .
آنقدر خسته که يادش رفت
بعد از آخرين پُک سيگار را به پايين پرت کند . . .
نه خودش را !
خسته بود . . .
آنقدر خسته که يادش رفت
بعد از آخرين پُک سيگار را به پايين پرت کند . . .
نه خودش را !