« گــفـتـگوی آزاد » نسخه 293

[ÆҐÆŠĦ]

از دست رفتم برادر ز دست رفتم ..
الان من لرد جزیره ی خرس هستم 
من یه جزیره دارم با مردم خوب و مهربون .. اواز های خرسی جذاب و کلی خرس بانمک !
چی از این بهتر ؟
دلم میخواد زیر یه درخت بشینم و اواز معروف رو بخونم .
" من یه خرسم یه خرسم یه خرررس .. " 

اوه شط:|
جنسش خوب بوده:|
چي خوندي؟:|
يا چي ديدي؟:|
اينجوري كه تو داري ميگي فك كنم رفتي كتاب گروه خردسالان رو خوندي:|

بله بله ؟؟ تو الان به من گفتی کتاب خردسالان خوندم ؟! :97:
توی عمرت کتاب درست حسابی خوندی آرش ؟
به نظرت کتاب خردسالان اینجوری منو تحت تاثیر قرار میده ؟
نه خیر هم . یه نگاه به پستهای گ.ا بنداز ، من مدتهاست فقط یک کتاب میخونم .. یا بهتر بگم باهاش زندگی میکنم 

دقيقا:|
نه فقط تو خوندي و بقيه به جزمن:|
تا كتاب درست حسابي از نظر تو چي باشه:|
بستگي به كودك درونت داره:|
ميتوني اسمشو بگي يا دچار نقص عضو ميشي ؟:|
فقط تعريف ميكنه:|

دو جمله اخرتو که هیچ نفهمیدم .
و اینکه پس تو نخوندی درسته ؟
بیخیال بابا . اثر مستی از خوندن کتاب از بین رفت (:
من حالا دیگه لرد جزیره خرس نیستم . یه دختر ساده و بیکارم که کنج خونم نشستم و هر روزمو مثل روز قبلش میگذرونم ..
و تنها تفریحم توی زندگی در دو کلمه خلاصه میشه ! سریال ، کتاب
برم پس سراغ تفریحام ، فعلا 

ميگم اسم اون كتاب لا مصب چيه؟:|
بعدن در باره كتاب باهم بحث ميكنيم :||
خدارو شكر وگه نه تا چن ديقه ديگه يا ماهم خرس شده بوديم يا مارو گردن زده بودي:|
اخي :|
به سلامت:|