« گــفـتـگوی آزاد » نسخه 294

[Aiden Pearce]

خوب چرا نمیری سخن گران بها یکی دیگه رو بگی ؟ :|

جدی ؟ D:

آدم ها عوض میشوند ! |:

نمیدونم چرا ولی مال تورو از همه بیشتر یادمه |:
اره خودت گفتی بم بعد از ایکه با ارین تموم کردی |:
ادم ها عوض میشن ولی نه گذشته من و نه گذشته تو تغییر میکنه
من قبول دارم دو سال پیش شاید اسکل ترین بچه فلش بودم :v
بدترین فش اون زمانم کره خر بود |:

آره همون داداششه !
قیافش به طرز احمقانه ای مظلوم و دوس داشتنیه 
میتونم تصور کنم چه کارایی میکنه کتاب خیلی خوب و کامل توضیح داده همه ی کارای کاراکترارو . اون سیلی ای که تیریون بهش زد خیلی خوب بود یعنی حال کردم اساسی  :cool:
درباره ی راب هم وای من سره ازدواجش با اون دختره چه قدر بهش فوش دادم دلیل اصلی باخت نبرد و بعدم مرگش ازدواج با اون بود اه :|
راب احمق -_-
تامن با کیه ؟ توی کتاب فعلا 9 سالشه همش (:

اره نه سالشه با همون دختری که جافری قرار بود ازدواج کنه

اهنگ پروفمو گوش کن ..
مارلین قشنگ تهدید به مرگ میکنه آدمو :|
خیلی حماسی میخونه و میگه غریبه ها رو میکشیم :|
من اون گوش دادم حس ومپایری داشتم :v

+ تعریف کن بخندیم :v

برو باو اسکرین میگیری برای صابر پ خ میکنی |: