امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.38
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

» سـوتـیـکده «

Tongue 
یه سه شنبه نحس تو مدرسه !
نمیدونم چرا ولی انگار هیچ سه شنبه ای با من یار نیست !
اول از همه دوستام رو معرفی میکنم چون لازمه !
من و دوستام : فرناز و ونوس .
توی مدرسه به سه تفنگ دار معروفیم .. والا نمیدونم چرا !
شاید بخاطر اینکه ونوس و فرناز همیشه وکیل مدافع منن و چوب منو میخورن !
اون روزم یه روز خدا بود که من از خواب بلند شدم و بعد از اینکه حسابی به قول فرناز " عر " زدم از خونه اومدم بیرون گه خیر سرم گورم رو گم کنم برم مدرسه !
بابام رفته  بود شرکت و مامانم هم بیمارستان بود " دکتره " ..
قرار هر زور ما این بود که فرناز میومد دنبال من . بعد من و فرناز دو تایی با هم دنبال ونوس .
در خونه رو که بستم اومدم کتونی های صاب مرده ام رو پام کنم که دیدم دست بر قضا کتونی های خوشگلم نیس !
بعله دیگه !
بدبختی واقعی اینه !
اومدم با کلید درو باز کنم که .. کلید تو جا کلیدی خونه توی سالن آویزونه !
یه نصیحت بهتون میکنم که همیشه خوب بخوابید که مثله من گور به گور شده گیج ویج نزنید صبح ها !
از اون طرف هم فرناز کل کوچه رو گذاشته رو سرش که گمشو که امینی " مدیر " کله امون رو کند !
خودم کردم که لعنت بر خودم باد !
هفت صبح چه خاکی تو سرم کنم ؟؟
رفتم پایین و قضیه رو به فرناز گفتم ..
اونم اول یه ذره با دهن باز نگام کرد .. بعد گفت : یعنی اینقدر خنگی ؟
منم که اون زبون درازم حالا لال شده بود ..
فرنازم دید خودم میدونم شکر قهوه ای خوردم راهی خونه شون شد برام کفش بیاره  !
منم نشستم رو پله مون و تا کفشا رو بیاره گریه کردم ..
وقتی برگشت با سرعت دو زدیم بیرون و رفتیم دنبال ونوس و زدیم مدرسه ..
وای وای وای ! حالم از سه شنبه ها بهم می خوره !
از جایی که صبحونه نخورده بودم یه کیک و ساندیس خریدم که سر کلاس بخورم ..
از شانس زنگ اول دبیر تربیت بدنی عنق مون اومد سر کلاس اسمش : محسنی .
همه ازش متنفرن چون خیلی زور گو و چاقه و بد اخلاقه ..
اونم گفت آروم به صف برید حیاط سر تور والیبال .
مام رفتیم و من کیک و ساندیسم رو چپوندم بغل ونوس و گفتم برام نگهش داره که من یه سرو بزنم !
اون بدبختم نگاه برزخی محسنی رو به جون خرید تا من عرض اندام کنم ..
منم که ایشاا.. برق می گرفتم و جو نمی گرفت گرم بازی شدن و کیک ساندیس بی نوام یادم رفت !
سر بازی یهو محسنی سوت زد : فرامرزی " ونوس " تو چرا بازی نمی کنی ؟ چرا خوراکی آوردید سر والیبال؟ کار شکم واجبه یا آخر ترم ؟
اون بدبختم به تته پته افتاده بود ..
منم با پر رویی گفدم : کیک و ساندیس واسه منه !
محسنی یه نگا به من کرد : چشمم روشن فرهمند ! مگه نمیدونی من دوس ندارم سر ورزش خوراکی بخورید ؟
کاش لال می شدم و دهنم رو باز نمیکردم .. اما کردم !
من : زنگ تفریح خریدم !!!!!
یهو دیدم چشای بچه ها گرد شد .. تازه فهمیدم چه گهی خودم ! ما گه زنگ تفریح نداشتیم ! تازه زنگ اول بود !
فرناز از پشت نیشگونم گرفت : مرده شورت رو ببرن مسیحا ! این الان قبرتو میکنه ! گمشو ماست مالیش کن !
سریع دهن وا موندم رو باز کردم : منظورم زنگ قبل از کلاس بود !
اینبار دیگه چشمای بچه ها داشت از حدقه بیرون میزد .. آخه مدرسه ما کیک و ساندیس نمی فروشه !
محسنی یه نگاه ترسناک بهم کرد : دروغم اینقدر شاخ دار آخه ؟ فرهمند من از دست تو سر به کدوم بیابون بزارم ؟
بچه ها زدن زیر خنده ..
ونوس گفت : از بیرون از مدرسه خریده خانوم !
محسنی باز سگ شد : چرا نزاشته تو کلاس ؟
منم که دهن چاک ! یهو گند زدم به همه چی ! : آخه تا خواستم بازش کنم زنگ خورد !
این در حالی بود که تقریبا نصف کیک تو شکمم بود .
فرناز از پشت کبودم کرد با نیشگون هاش !
محسنی که انگار خنده اش گرفته بود پشتش رو کرد تا ما خنده اش رو نبینیم !
فقط آروم گفت : فرهمند ؟
من : بعله خانوم ؟
محسنی : ساندیست رو بخور دختر خوب دیگه هم دروغ نگو باشه ؟؟
و اینجا بود که من دریافتم  سکوت خصلتی است پسندیده !
پاسخ
 سپاس شده توسط n.leito ، [ SouL ] ، The moon ، mr.destiny ، sama00


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: » سـوتـیـکده « - ko$@r - 21-06-2015، 13:25
RE: » سـوتـیـکده « - reza9 - 05-06-2015، 22:29
RE: » سـوتـیـکده « - fakhte - 16-06-2015، 15:46
RE: » سـوتـیـکده « - Nike 2 - 19-06-2015، 13:01
RE: » سـوتـیـکده « - bari - 21-06-2015، 22:28
RE: » سـوتـیـکده « - mahali - 30-06-2015، 19:08
RE: » سـوتـیـکده « - saba 3 - 03-08-2015، 17:34
RE: » سـوتـیـکده « - bari - 24-08-2015، 16:31
RE: » سـوتـیـکده « - saba 3 - 29-08-2015، 17:46
RE: » سـوتـیـکده « - Sayata - 26-09-2015، 19:04
RE: » سـوتـیـکده « - (-_-) - 14-12-2015، 13:33
سوتی های من ... آخر خنده ! - * MASIHA * - 19-05-2017، 3:13


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان