21-05-2017، 11:24
سوتی خیلی زیاده هم تو خیابون هم تو کلاس توکلاسیا که نمیشه اینجا گفت زشته
یه سری داشتیم میرفتیم تو خیابون بعد دوستم تازه یه کیف خریده بود چندتا پسر جلو ما بودن یهو دیدم یکیشون از کیف دوستم داره یهو خوشحال شدم بلند داد زدم وای پریااا نگا از کیف توعه
منو دوستام کلا علاقه زیادی داریم که به اینو اون تیکه بندازیم یا مثلا تو چهارشنبه سوری زیر پای اینو اون ترقه بندازیم یه سری یه پسری اومد از کنارمون رد شد ماهم دیدیم این شلوارش فاقش کوتاهه گفتیم اذیتش کنیم برگشتم بش گفتم وای میگم چرا زمین تمیزه نگو تو داری همه جارو با فاق شلوارت جارو میکنی پسره هیچی نگفت پشتش به ما بود بعد دوباره گفتم بچه ها استرسم دارم الان شلوارش میوفته چیزایه بد میبینیم یهو پسره برگشت نگام کرد گفت سلام سودا خوبی وقتی دیدمش کپ کردم طرف اشنا بود خلاصه ابروم رفت
یه بارم تو خیابون دوستم از دستش خون میومد خودش نمیدونست یهو داد زدم بجا خون گفتم ک...ن چند نفر داشتن زمینو گاز میزدن
یه سری داشتیم میرفتیم تو خیابون بعد دوستم تازه یه کیف خریده بود چندتا پسر جلو ما بودن یهو دیدم یکیشون از کیف دوستم داره یهو خوشحال شدم بلند داد زدم وای پریااا نگا از کیف توعه
منو دوستام کلا علاقه زیادی داریم که به اینو اون تیکه بندازیم یا مثلا تو چهارشنبه سوری زیر پای اینو اون ترقه بندازیم یه سری یه پسری اومد از کنارمون رد شد ماهم دیدیم این شلوارش فاقش کوتاهه گفتیم اذیتش کنیم برگشتم بش گفتم وای میگم چرا زمین تمیزه نگو تو داری همه جارو با فاق شلوارت جارو میکنی پسره هیچی نگفت پشتش به ما بود بعد دوباره گفتم بچه ها استرسم دارم الان شلوارش میوفته چیزایه بد میبینیم یهو پسره برگشت نگام کرد گفت سلام سودا خوبی وقتی دیدمش کپ کردم طرف اشنا بود خلاصه ابروم رفت
یه بارم تو خیابون دوستم از دستش خون میومد خودش نمیدونست یهو داد زدم بجا خون گفتم ک...ن چند نفر داشتن زمینو گاز میزدن