ஜ۩۩ஜ ChAtRo0m V£r$!0N 305 ஜ۩۩ஜ

[nazanin jon]

یه لحظه احساس تحقیر کردن بهم دست داد اگه اشتب کردم ساری

دورو بودنو به ما نسبت میدین ولی خودتون اگه دورو نبودین نه فقد توها همتون همتون
توهین نمیکردید بعد بگید ساری
تحقیر کردن بد تر از دورو بودن؟
کوته فکر بخبد

ببین من که هرکدومو دیدم اینطور بودن اوکی؟

نه دختری بسری رو درک کنه میتونه
نه برعکس
این اتفاق در یه صورت میفته
اونم وقتی به یه نقطه مشترک برسن
وقتی بچه دار بشن
این نقطه ایه که با هم ترکیب میشن میتونن حس ها و حرفای همو درک کنن
تو نمیتونی اینکه یه دختر چطور دورو میشه رو درک کنی و منم هیچوقت نمیتونم دورویی تو رو درک کنم!
بس بحث دربارش فایده ندار!!
رواله؟

مطمعن باش من هم توی مجازی اخلاقم اینه هم تو واقعی دوروبودنو درک کردم تا تهشم رفتم واسه ی من نگو نمیتونی اون دخترو درک کنی

ادم نمیتونه دو تا زندگی داشت هباشه به جز وقتی که ادم بمیره و من هم همینطوریم علاقه ای واسه داشتن دوتا زندگی ندارم وگرنه منم خیلی عقده ها دارم عقده یه محبت که همتون ازش بهرمندید اما من ندارم خب؟
میدونم میتونم با ساختن یه زندگی خیالی برای خودم بسازمش ولی نمیخام تمام فکرم درگیر یه مشت چرندیات بشه.
یه مدت همه جور دروغی تو مجازی گفتم ولی به جایی رسیدم که تمام فکر و ذکر این بود که فردا چه دروغی به رفقای مجازیم بدم ولی بدون منم همینم که هستم چه مجازی چه واقعی من شاید سنم کمه ولی مشکلم اینه که خیلی بیشدر میفهمم و حالا اینو میدونم تدم باید از مجازی به درستی استفاده کنه نه به دروغ و خیال مثل یه رمان عاشقانه!!!!!