¤گفتگو آزاد نسخه 312¤

[Faust]

جمله ی اول و دومت تناقض داره از نظر من .

شایدم من اشتباه متوجه شدم !

مگه میشه آدم به جایی که اعتقاد نداره سفر کنه ؟

صفحات قبل رو بخون.
__
مگه هرکس میره مسافرت بخاطر اعتقاد میره؟ صرفاً به عنوان یه مسافرت بهش نگاه می‌کردم نه بیشتر!
که اتفاقاً کُلش واسم درگیری با افکار و باورای بقیه بود.
چون واسه ی رفقا جنبه ی زیارتی داشت بیشتر. هرچند از همون قبل بهشون گفته بودم که واسه ی این مسائل رو من حساب نکنن. ولی با این حال و جدا از همه این بحثا اکثراً کنارشون بودم.

دقیقاً از کدوم صفحه شروع کنم ؟ 
_

نه کسی بخاطر اعتقاد مسافرت نمیره ! ولی خب مشهد شهریه که همه یه دلیل دارن برای سفر کردن به اونجا .. و اون هم اما رضاست !

اسمش هم روشه سفر زیارتی .. وگرنه برای مسافرت که شهرای خیلی قشنگتری هم هست ! 

من اگه به چیزی اعتقاد نداشته باشم ازش دور میشم نه اینکه بهش نزدیک شم و مثل بقیه بخوام برم زیارت کنم واقعاً خنده داره ..

انقدر اعتقادات ضعیفه ؟ حالا هر اعتقادی که داری ..