18-09-2017، 15:45
یادمه چهار سال پیش خواب دیدم که توی خونه ی مامان بزرگمم.خاله ام اونجا بود.بهم گفت من یه بچه سه چهار ماهه حامله ام.
بعد از ظهر روز بعد،رفتیم خونه ی مامان بزرگم.خالم اونجا بود.خوابمو تعریف که کرد گفت که حامله اس ولی نمیدونه چن وقتشه.
چن روز بعد که خالمو دیدم گفت که زمانی که تو خواب هم اعلام کرده بود درسته و اوایل ماه چهارم بارداریش بود....
هنوزم یادمه اون خوابو و منتظرم دخترخالم بزرگ بشه که براش تعریف کنم و بگم که اولین کسی که توی خانواده وجود تو رو متوجه بود من بودم.
بعد از ظهر روز بعد،رفتیم خونه ی مامان بزرگم.خالم اونجا بود.خوابمو تعریف که کرد گفت که حامله اس ولی نمیدونه چن وقتشه.
چن روز بعد که خالمو دیدم گفت که زمانی که تو خواب هم اعلام کرده بود درسته و اوایل ماه چهارم بارداریش بود....
هنوزم یادمه اون خوابو و منتظرم دخترخالم بزرگ بشه که براش تعریف کنم و بگم که اولین کسی که توی خانواده وجود تو رو متوجه بود من بودم.