مرد که باشی حقت فقط در دل نگهداشتن است
مرد که باشی از دور نمای کوهی را داری
مغرور و غمگین و تنها
مردی دو دختر داشت،یکی از دخترانش به یک کشاورز شوهر داد،و یکی از دخترانش به یک آجز پز ..!
نزد داماد کشاورزش رفت،از دخترش پرسید،دخترم چ میکنید؟ کاروبار خوب است؟ دختر گفت،شکر اگر باران ببارد، محصولات ما مر بار تر میشنود.. دعا میکنم ک باران ببارد...
نزد داماد آجر پزش رفت،از دخترش پرسید،دختر تو وضع زندگیت چطور است؟ دختر گفت شکر،احمدالله،اگر آفتاب بیشتر باشد شوهم آجر هایش مقاوم تر شده و فروش بیشتری میرود...
گاهی نباید از یک چیز به اندازه کافی ناراحت و به اندازه کافی خوشحال شویم....
مرد که باشی از دور نمای کوهی را داری
مغرور و غمگین و تنها
مردی دو دختر داشت،یکی از دخترانش به یک کشاورز شوهر داد،و یکی از دخترانش به یک آجز پز ..!
نزد داماد کشاورزش رفت،از دخترش پرسید،دخترم چ میکنید؟ کاروبار خوب است؟ دختر گفت،شکر اگر باران ببارد، محصولات ما مر بار تر میشنود.. دعا میکنم ک باران ببارد...
نزد داماد آجر پزش رفت،از دخترش پرسید،دختر تو وضع زندگیت چطور است؟ دختر گفت شکر،احمدالله،اگر آفتاب بیشتر باشد شوهم آجر هایش مقاوم تر شده و فروش بیشتری میرود...
گاهی نباید از یک چیز به اندازه کافی ناراحت و به اندازه کافی خوشحال شویم....