- گفتگو آزاد نُسخه ۳۲۹ !

[Đęąđ.ğïřł]

نه گوشامو جارو میکنم:||

خسته نباشی مردکار *.*

خواهش..نصیحتام همیشه سازنده هس:>

ولی جدی انقدر درگیر کار نشو ده سال دیگه وقتی به الانت فک میکنی افسوس میخوری .کار کن اما انقدر درگیرش نشو که بعد ها افسوس بخوری چرا تفریح نکردی...مواظب پشمات بااین حرفام باشه:|
مرسی((:

زوده

جفتش دوتاس فرقی نمیکنه فقط انجام بده :|

مرسی *_* به قول مادرم اگه الان یه خواهر داشتم اون به هممون تبریک میگفت به عنوان دختر خوانواده ._.

اره :/ یاد اون کلیپه افتادم دلفینه نوشابه رو با نی میخورد :>

میفهمم چی میگی , ولی من ترجیح میدم تا وقتی بدنم جوونه و ظرفیت تحمل فشار و کار بالا رو داره ازش استفاده کنم تا موقعی که همسن بابای من و تو بشم و اون وقت سخت کار کنم..
الان تعریف از خود نباشه از همسن های خودم به مراتب جلو ترم .. و اینکه اندازه یه مرد 50/60 ساله تجربه بازار رو دارم , البته تو این راه خیلی هم سختی کشیدم , به یه مشت گرگ بازار ارتباط بر قرار کردن و با انواع و اقسام مشتری ها سر و کله زدن..
موافقم بات اتفاقا امروز با یکی از بچه های فلش داریم میریم بیرون یه تفریحی بکنیم :>
اره حواسم بود بش :|

نه دگ قبل از اینک با ترشی های خونتون یکی بشی ما بابابزرگ شیم دگ :^

چش چشD:
خواهش*_*
عاع اچکال نداره ):

دلفین دوست داریاD:

اره ولی خب ادم یه بار ۱۸ سالش میشه یه بار ۲۰ سالش میشه هر دوره ای یه خوشی هایی داره ادم نباید خودشو محروم کنه:>

عاع خوشبگذرهD:  شیطنت نکنی پدر ها^__-

فردا صبح حرکت میکنی به دیارتون:>

نه پدر‌._.
۵،۶سال دیگه بابای نوه تو پیدا میکنم یه ۲،۳سال بعدش نوه تو میدم بغلت:>
پس ۹سال صبر کن D: