امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 4.27
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

- گفتگو آزاد نُسخه ۳۲۹ !

میام
ممنون
اوف بگو کارم دراومده با هيکلش و نگاه تيزش
پريروز يادته هر 3تامون اومديم خونه يکم مست بوديم امين بغلت کرد پرتت کرد هوا گرفتت انداختت به شهرام اونم گرفتت دوباره انداختت به امين منم از در داشتم ميومدم تو حواسم نبود امين بهم گفت بگيرش انداختت طرف منم ديدم نگيرمت ميوفتي گرفتم از اونروز دستام درد ميکنه
آخرين دعامو کرد
لحظه هاتون بدون غم. . .


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: - گفتگو آزاد نُسخه ۳۲۹ ! - اشکانے - 05-04-2019، 13:58


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان