- گفتگو آزاد نُسخه ۳۲۹ !

[Đęąđ.ğïřł]

فلسفه باعث رنجه.. رنج رو زندگی میکنی... ولی خودآگاهی تحمل واقعیتو برات آسون میکنه..
سلام دارن
باس تعمیرش کنم نوش گرونه

نه موافق نیستم..یه مدت به سرم زده بود برم تو فاز فلسفه و منطق و این چیزا باورت نمیشه خیلی فک میکردم به همه چی ولی نرفتم ...حس کردم همین قدر که میفهمم هم زندگیو برام سخت کرده ...وقتی تو یه چیز و میدونی درک میکنی زندگی کنار ادمایی که نادونن سخت میشه برات ...براهمین مسائل نرفتم سمتش (:

سلامت باشنD:

اره تعمیرر کن:|

من انکار نمیکنم که چون بقیه نمیفهمنت خیلی سخت نیست..نه واقعا سخته حوصله همه رو سر می بری..همه هم حوصلتو سر میبرن..از همه خسته میشی.. ولی به قول یالوم..خودآگاهی افسردگیس و دانایی شفا..طولانیه باید رو در رو قانع بشی..
تعمیر نمیکنن قطعش نیس

نه سخته به نظرم و هرچی ادم بیشتر بدونه به نظرم منزوی تر میشه..

ولی حس میکنم عمرمو تلف کردم شاید خیلی کارا میتونستم بکنم که نکردم (:
ولی الان دیگه سعی میکنم اشتباهاتمو تکرار نکنم و حداقل یه مسیری رو مشخص کنم به دور از تفکرات جهان سومی

بندازش دور ):

از بیرون فلسفه همینه که تو میگی.. نمیخوام اصرار کنم فرق داره باید خودت بری توش متوجه بشی.. یکی از درمان های فلسفه اتفاقا غرق شدن تو زندگی و ارتباطه..اما از دور نگاه میکنی و ارتباطتو راحت تر کنترل میکنی..
یکی دیگه از قضایای فلسفه اینه آزادی رو بدس بیاری هر کاری خواستی بکنی..
آفرین همیشه از بالا همه چیو ببین نه در هیاهوی اون چیز..
بندازمش همش نظراتم منفی میشه

اوم حتما همینه که تو میگی چون اطلاعاتت بیشتره ..حتما روش کار میکنم ...از اینکه انقدر مثله میلیارد ها ادم دغدغه پوچ و تو خالی داشتم خسته شدم ...از یه جایی به بعد باید خودتو نجات بدی واگرنه میشی یه ادمی که حتی راه رفتنشو هم از رو رفتار دیگران سرمشق میگیره

عه نندازیاااااا)):