- گفتگو آزاد نُسخه ۳۲۹ !

[ÆMÆշЇÑζ]

دلم میخواد یه ذره خیال پردازی کنم
نمیدونم چرا اینجا
فقط گفتم یه ذره اینجا بنویسم
مثلا یه مرد پولدار خوشگل عاشقم شه بعد تاابد زندگی کنیم هیچ غمی نباشه
دوستم داشته باشه
وقتی نیسم گوشیمو بسوزونه از شدت پیاماش که دلتنگمه
البته مطمئنم اینا فقط مال رماناست اما نمیشه همیشه منطقی بود
گاهی لازمه ادم تخیل کنه
کدوم دختری همچین چیزی رو تا حالا بهش فکر نکرده
خیلی خیلی خسته م
حس می کنم کاش می شد چشمامو ببندم فقط چندساعت نباشم جای یه ادم خوشبخت باشم
راستی خوشبختی چه رنگیه؟
چه طعمی داره؟
راستی چرا همیشه ادمای خوب تقاص میدن ولی ادمای بد راحت زندگیشونو می کنن؟
شاید چون خوب بودن از سرحماقت ادماست نه؟
هرروز همه چیز بدتر میشه
چرا دوست داشتم بزرگ شم؟
هیچ چیز قشنگی نداره!
قبلا همه چیز قشنگ تر بود..

اگه تکستت دست نوشته باشه عالی بود :|

کی هستی ای سیاهی؟! ._.

نوشته ها خودشون میگن با تمام وجود میگن از ته دل ادمان یا کپی شدن!
اگه یه درصد حس کردی با نوشته ای حسشو فهمیدی یعنی کپی نشده
خودم نوشتم
فاطیما|سوبر|یه دوره ی خیلی کوتاه نویسنده انجمن ادبیات و سینما بودم

موافقم , و حالا مطمعن شدم به دست نویس بودنش

فاطمه زیاد میشناسم  .__. 
فاطی مشهدیه، فاطی سبینه گپ فلش , کدومشونی *_*