(07-05-2020، 15:02)محمّد نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
چرا تاپیک نمیزنی؟ رمانو بزاری اونجا؟
@"arash a"
بفرما
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=262585
(07-05-2020، 15:02)*SIRVAN* نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(07-05-2020، 14:57)arash a نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(07-05-2020، 14:55)*SIRVAN* نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
اقا بگید دعوا سر چی بود
دعوا بشه من نباشم مگه حال میده؟
هیچی اونو که من گذاشتم بخون میفهمی
لینک این رمان رو برام بفرسن
فرستادم دیگه
(07-05-2020، 15:02)MO-R-TY نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(07-05-2020، 14:51)arash a نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
اینم ی قسمتش
ب پیشنهاد این شروین گوسفند قرار شد چادر بزنیم شب بمونیم..من مخالف بودم ولی چاره ای نبود...هوووف
این چ کاریه اخه..جنگل خواب شدیم..نصف شب هزارتا جکو جونور بریزه سرمون اونوقت حالیشون میشه..
تازه اگ از سرما یخمک نشیم..هرچی روز گرمه شب سرده..
ساعت ۱ شب بود ک تصمیم گرفتیم بکپیم..از سمت چپ بخوام بگم اول شروین بعد سهراب بعد پری بعد من بیچاره ک داشتم میلرزیدم..ی لباس نازک تنم بود..اونام بدتر از من..
نیم ساعت بعد صدای تق تق دندونام ک بهم میخورد اومد..ااااه سرده
بیشعورا عین خرس خوابیدن عین خیالشون نیست من دارم بستنی ترمه میشم..میپرسین چرا بستنی؟؟
خب چون من شیرینم دیگ..بعد سردمم هست..دیگ میشم بستنی..خودشیفته هم عمتونه..
کمی بعد سهراب ازجاش بلند شدو سمت من اومد..
یا امام زاده بیژن..دیگ چی میخواد نصف شبی؟
با تعجب نگاش کردم ک بیخیال کنارم دراز کشید...چ غلطااا
دهنمو باز کردم
تا لیچار بارش کنم ک فورا با صدای اروم گفت:هییششش کاریت ندارم ک..داری میلرزی..بیا بغلم تا گرم شی..
جــــان؟؟دیگ چی؟ تعارف نکن توروخدا ناراحت میشم..
با اخم خودمو کشیدم عقب..این چ پرو شده..نمیدونم چرا لال شدم هیچی نمیگفتم..
وقتی عقب کشیدم با حرص گفت:فکرنکن واس تو میگم..نخیر واس خودم میگم ک صدا دندونات نمیزاره بخوابم..
وای تو تاریکی چ برقی داره چشماش..مثل گربه وحشی میمونه..
داشتم ب چشماش فکر میکردم ک یهو گرم شدم..محکم منو کشید تو بغلش..سرم کنار شونش بود..بلاخره حرف اومدم:بچه ها میبینن زشته..
اروم گفت:الان ک خوابن..بزار گرم ک شدی میرم سرجام..
گرمای بدنش باعث شد منم گرم بشم..چشمام داشت بسته میشد..وقت نکردم بپرسم ک چرا بوسم کرد..
بجاش با پرویی تمام سرمو گذاشتم رو سینش..انگار منتظر بودم بغلم کنه فقط..چ بی حیا شدم..
اونم محکتر بغلم کرد..بعله دیگ خوشبحالشه ی دختر ب این خوشگلی بغلشه..
وای فکربدی راجبم نکنه از اینک تو بغلشم..ن بابا خودش گفت بیا..
اصلا..اصلا بیخیال خوابو عشقست..با ارامش توجای خوبم خوابیدم..
اینا جنس مذکرو بخاری میدونن![]()
#نهبهنگاهبخاریتی #پتویگلبافت
مسخره ت چه مسخره ای میزارم بخندین یا برین تو فازش