[ گفتگو آزاد نسخه ۳۵۹ ]

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

اوخییی
من ساعت ۱۱ شب دیدم معلممون تو گروه نوشته تا صبح شنبه وقت دارید تکلیف بفرستید وگرنه اسمتونو تحویل مدیر میدم تا صبح سر دوخت و دوز بودم.همون روزم ساعت ۸ صبح پاشیدیم رفتیم پیاده روی.سرمو گذاشتم رو بالشت خسبیدم

به سلامتی کوجا حالا

^^
عجب !
من تا 6 بیدار بودم -_- الان پاشدم حاضری زدم اخرشم یه خسته نباشید برام غایب نزد |:
الانم امتحان دارم یه ساعت دیگه نخوندم  باید اونو بخونم ):

مقصد خاصی نیست |: برم یکم قدم بزنم هله هوله بخرم برا بعد افطار بخورم ^^
شایدم گرفتم خوابیدم .. والا !

خخخخ.اوه اوه.من از امتحان بدم میاد.دیشب کای لعنت فرستادم معلممونو که نذاشت بخوابم.___.
به به