گفتگوی آزاد || نسخه ۳۶۵

[ρυяρℓє_ѕку]

افتضاح فقط نهم -_-
هشتم یه کیفی میکردم با درسا .. خر میزدم فقد |:

چرا سخت میگیری ؟ ._.
راهنمایی کلا کیف میکردم من ._.
ولی هرچی بیشتر بخونی ازونورم از خوندن خسته میشی
مثه الانِ من :|

سخت نمیگیرم که ..
سخت میگیرن /:
وگرنه من کخ از خدامهههه :v

تو توجه نکن v:
ماهم سخت میگرفتن بعد من ب خودم دلداری میدادم الکی میگه :|
من اکثر مواقع دیر میرفتم سر کلاس همیشه هم ب کم شدن مستمرم تهدید میشدم ولی ..D:

پیشنهاد عالییی :vv
وای منم ریحون D:
اصن به دیر رفتن عادت داشدم .. زود میرفتم همه تعجب میکردن D: !

من همیشه پیشنهادای عالی میدم v:
خب من یکم زیادی شیطون بودم میدونی ؟! :|
موقع گرفتن کارنامه ب بابام گفتم اگه دیدی انضباطمو ۲۰ داده بگو ریحانه سلام رسونده و گفته واقعا این حقم نبوده بنده خدا ب بابام گفته بود نه اون فقط یکم شیطون بود وگرنه خط قرمزارو رعایت میکرد ._.

---

اون ک اره دیروز بیشتر از امتحان قبلی خوندم ..
دختر و پسر ریختیم تو ی مدرسه امتحان دادن -___- فک کن دگ اونام اینقد سرصدا میکنن صدا میپیچه .
امروز ب خاطر سنگینی امتحان کلا اعصاب نداشتم هی اینام سرو صدا میکردن آخر مدیرمونو گفتم اووووف بگو اینا ی دو دیقه ساکت شن مگف زهرا کلت داغ کرده ها D::


برو بخاب با خابالو  ک نمیشه درس خوند..

بخون چون باید کنکورتو خوب بدی میدونی که ؟ (((:
جا ریحانه اونجا خالی بوده ک دوتا داد بزنه :|
منم بودم اعصابی برام نمیموند ! فکرشو ک میکنم دوسال دیگه باید کنکور بدم سردرد میگیرم -_-

عادت دارم

اره ت خفم میکنی -_-
اوه اوه D:  ب ما میگن اوسکول .. رد میشن میگن عی اوسکلا هنو نشستن .__.
اعع فکرشو نکن

دقیقا  D:
پس ریحانه رو تو واقعیت ندیدی ؟! (((((:
تو مجازی مظلوم میشم نمیدونم چرا :|
بگو پسر خوب نیس سر درس کل کل کنه :|||
نمیکنم ک بابا D:

اون روتو نشون بده زود زود D:
ولشون کن :/
بات حرف زدم دگ گفتی باشه (;

حسش نیست واقعا ._.
من خیلی ریلکسم باید ی اتفاقی بیفته ک فوران کنم .__.
درواقع خستم بیشتر :|
اره اره ((((: