18-06-2020، 17:28
(آخرین ویرایش در این ارسال: 18-06-2020، 17:29، توسط SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ.)
(18-06-2020، 17:26)omidkaqaz نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.چشم.
به به بالاخره یه نفر راجب خداوندگار الموت یه پست گذاشت بیشتر ادامه بده
تاریخ جهانگشای جوینی: به دست علاءالدین عطاملک جوینی دربارهٔ تاریخ مغول، خوارزمشاهیان و اسماعیلیان تا حدود سال ۶۵۰ ه.ق و به زبان فارسی تألیف شدهاست. وی هنگامی که وارد امور دیوانی و حکومتی شد به خدمت حکمران امپراتوری مغول، امیر ارغون درآمد و سپس همراه وی سفر به مغولستان را آغاز کرد. عطاملک در همین زمان نوشتن تاریخ خود را سر گرفت. وی با هلاکوخان در جنگهایی که از سال ۶۵۴ ه.ق آغاز شد، همراه بود و نبردهایی که بین ایلخانان، اسماعیلیان الموت و خلیفهٔ عباسی شکل گرفت را شرح دادهاست و به بیان تاریخ ملوک اسماعیلیان الموت و مذهب اسماعیلیه تا زمان انقراضشان پرداختهاست. کتاب جوینی در باب اسماعیلیان، اهمیت بسیار دارد، زیرا پس از فتح قلاع اسماعیلی و کتابخانهٔ الموت به دستور هلاکو، این کتابخانه در دسترس عطاملک قرار گرفت و وی بدین طریق، منابع اسماعیلی را از آنجا استخراج کرد.
جامعالتواریخ: تألیف رشیدالدین فضلالله همدانی، وزیر و طبیب معروف ایلخانی است، که در اواخر سدهٔ هفتم و اوایل سدهٔ هشتم ه.ق نوشته شدهاست. این کتاب دربارهٔ تاریخ مغول است که به تشویق غازان خان، تألیف آن انجام شد. رشیدالدین در نوشتن کتاب از اسناد و مدارک دولتی بسیاری استفاده کرده و به جز آنها، از اطلاعات و معلومات فضلا و محققان نیز بهره بردهاست، به شکلی که کاترمر میگوید: «این نسخه گرانبها با بهترین اسباب و وسایل و در بهترین اوضاع و شرایط که بیش از آن هرگز برای هیچ نویسندهای دست ندادهاست تألیف گردیدهاست.» این کتاب شامل سه قسمت است: بخش اول تاریخ مغول، بخش دوم تاریخ عالم و تاریخ الجایتو و بخش سوم جغرافیای عالم را شرح دادهاست. جامعالتواریخ در باب تاریخ اسماعیلیه و نزاریان، اطلاعات بسیار مهمی دربردارد که حاصل استفاده از مآخذ مختلف و تحقیق بسیار بودهاست. در واقع رشیدالدین این بیانات را بدون هیچ تعصب و غرضورزی نگاشتهاست و برای تکمیل سرگذشت اسماعیلیان و وقایع رخ داده از روایات و نظریات همین فرقه بهره بردهاست. نویسنده همچنین در تکمیل بخشهای مربوط به حسن صباح و اسماعیلیان، از الکامل ابن اثیر و اثر عطاملک جوینی استفاده کردهاست.
ظفرنامه: این کتاب توسط شاعری ایرانی به نام حمدالله مستوفی در قرن ۸ ه.ق نوشته شدهاست. در این اثر، تاریخ ایران به شکل ۷۵۰۰۰ بیت شعر به نظم کشیدهشدهاست که به سه بخش مجزا تقسیم میشود: بخش آغازین آن را دوران پیامبر تا تصرف بغداد شکل دادهاست. بخش دوم حکومتهای اسلامی ایران است که شامل سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، اسماعیلیان و… میشود و بخش آخر مربوط به تاریخ مغول و حکومت ایلخانی است.
تاریخ وصاف: توسط شرفالدین عبدالله شیرازی در سال ۶۹۹ ه.ق به زبان فارسی نوشته شدهاست. وصاف این اثر را در پنج بخش به رشتهٔ تحریر درآوردهاست. این کتاب به سبب استفادهٔ زیاد از واژگان عربی دارای نثری پیچیدهاست و جزو دشوارترین متون فارسی است. سه بخش اصلی کتاب شامل: تاریخ عمومی (مصر، شام، چین و هند)، تاریخ ایران (ایلخانان)، تاریخ محلی (فارس و همسایگان) است. وصاف از توجه هلاکو به غرب ایران و اسماعیلیان، نابود ساختن کتابخانهٔ الموت، عقاید حسن صباح و جنگهای وی با سلاطین سلجوقی حکایت میکند. ویژگی مهم تاریخ وصاف در راستگویی و انصاف نویسنده در بیان وقایع تاریخی است.
الکامل فی التاریخ: در قرن ۷ ه.ق توسط عزالدین بن اثیر نوشته شدهاست. این کتاب دربارهٔ رابطهٔ میان قرمطیان و فاطمیان اطلاعات سودمندی در دست دارد. قرمطیان شاخهای از اسماعیلیان بودند که تنها در وجوه اندکی با آنها تمایز داشتند و در موارد بسیاری با یکدیگر اشتراک داشتند. آنها دارای روابط مهمی با فاطمیان بودند که ابن اثیر بهطور کامل به بیان این روابط پرداختهاست. منبع اصلی نویسنده برای بیان مطالب تا قرن ۳ ه. ق، تاریخ طبری بوده اما روش ابن اثیر در بیان وقایع با روش طبری تفاوت عمدهای داشت. ابن اثیر تنها به بیان روایات مختلف پیرامون یک واقعهٔ تاریخی نپرداخته؛ بلکه صحیحترین را انتخاب کرده و در آخر، نظر خود را نیز بیان کردهاست. نویسنده، وقایع تاریخی را تا حدود سال ۶۲۸ ه.ق ذکر کردهاست.
زبدة التواریخ: تألیف شمسالدین یا جمال الدین ابوالقاسم عبدالله بن علی بن محمد ابی طاهر کاشانی است. وی تاریخنگاری شیعه مذهب در دستگاه رشیدالدین فضلالله همدانی بود که نوشتههایش نامش را جاودان ساخت. میتوان گفت زبدة التواریخ کتابی است نزدیک به کتب این نسل، چرا که نویسنده، منابعی را که در طول نگارش کتاب استفاده کرده به صورت کامل نام بردهاست. اگر کتاب کاشانی را به سه بخش تقسیم کنیم، بخش اول شامل آغاز فتح بغداد و تاریخ فاطمیان و نزاریان، بخش دوم تاریخ ایلخانان، اتابکان و حکومتهای کوچک محلی و در نهایت بخش سوم شامل تاریخ الجایتو است. در بخش فاطمیان و نزاریان، نویسنده شکلگیری نزاریه و رابطهٔ آنها با فاطمیان را به صورت کامل توضیح دادهاست.
مجمع التواریخ السلطانیه: تألیف شهابالدین عبدالله بن لطفالله بن عبدالرشید هروی مشهور به حافظ ابرو است. وی از تاریخنگاران و جغرافیدانان معاصر امیر تیمور گورکان و فرزندش شاهرخ میرزا تیموری در سالهای ۷۶۳–۸۳۴ ه.ق / ۱۳۶۲–۱۴۳۱ م بودهاست. مجمع التواریخ السلطانیه یکی از مفصلترین و مهمترین کتب فارسی پیرامون تاریخ عمومی جهان است که در چهار جلد به رشتهٔ تحریر درآمدهاست. جلد سوم این کتاب در بیان تاریخ پادشاهان ایران، اسلام و حکومتهای مختلف است؛ در همین بخش، دربارهٔ اسماعیلیان، حکومت مصر، کتابخانهٔ الموت و احوال خلفای فاطمی نیز حکایت میکند و برای بهبود و تکمیل مطالب خود از کتاب جامع التواریخ رشیدالدین فضلالله همدانی و زبده التواریخ کاشانی نیز بهره بردهاست.
تاریخ جهانگشای جوینی: به دست علاءالدین عطاملک جوینی دربارهٔ تاریخ مغول، خوارزمشاهیان و اسماعیلیان تا حدود سال ۶۵۰ ه.ق و به زبان فارسی تألیف شدهاست. وی هنگامی که وارد امور دیوانی و حکومتی شد به خدمت حکمران امپراتوری مغول، امیر ارغون درآمد و سپس همراه وی سفر به مغولستان را آغاز کرد. عطاملک در همین زمان نوشتن تاریخ خود را سر گرفت. وی با هلاکوخان در جنگهایی که از سال ۶۵۴ ه.ق آغاز شد، همراه بود و نبردهایی که بین ایلخانان، اسماعیلیان الموت و خلیفهٔ عباسی شکل گرفت را شرح دادهاست و به بیان تاریخ ملوک اسماعیلیان الموت و مذهب اسماعیلیه تا زمان انقراضشان پرداختهاست. کتاب جوینی در باب اسماعیلیان، اهمیت بسیار دارد، زیرا پس از فتح قلاع اسماعیلی و کتابخانهٔ الموت به دستور هلاکو، این کتابخانه در دسترس عطاملک قرار گرفت و وی بدین طریق، منابع اسماعیلی را از آنجا استخراج کرد.
جامعالتواریخ: تألیف رشیدالدین فضلالله همدانی، وزیر و طبیب معروف ایلخانی است، که در اواخر سدهٔ هفتم و اوایل سدهٔ هشتم ه.ق نوشته شدهاست. این کتاب دربارهٔ تاریخ مغول است که به تشویق غازان خان، تألیف آن انجام شد. رشیدالدین در نوشتن کتاب از اسناد و مدارک دولتی بسیاری استفاده کرده و به جز آنها، از اطلاعات و معلومات فضلا و محققان نیز بهره بردهاست، به شکلی که کاترمر میگوید: «این نسخه گرانبها با بهترین اسباب و وسایل و در بهترین اوضاع و شرایط که بیش از آن هرگز برای هیچ نویسندهای دست ندادهاست تألیف گردیدهاست.» این کتاب شامل سه قسمت است: بخش اول تاریخ مغول، بخش دوم تاریخ عالم و تاریخ الجایتو و بخش سوم جغرافیای عالم را شرح دادهاست. جامعالتواریخ در باب تاریخ اسماعیلیه و نزاریان، اطلاعات بسیار مهمی دربردارد که حاصل استفاده از مآخذ مختلف و تحقیق بسیار بودهاست. در واقع رشیدالدین این بیانات را بدون هیچ تعصب و غرضورزی نگاشتهاست و برای تکمیل سرگذشت اسماعیلیان و وقایع رخ داده از روایات و نظریات همین فرقه بهره بردهاست. نویسنده همچنین در تکمیل بخشهای مربوط به حسن صباح و اسماعیلیان، از الکامل ابن اثیر و اثر عطاملک جوینی استفاده کردهاست.
ظفرنامه: این کتاب توسط شاعری ایرانی به نام حمدالله مستوفی در قرن ۸ ه.ق نوشته شدهاست. در این اثر، تاریخ ایران به شکل ۷۵۰۰۰ بیت شعر به نظم کشیدهشدهاست که به سه بخش مجزا تقسیم میشود: بخش آغازین آن را دوران پیامبر تا تصرف بغداد شکل دادهاست. بخش دوم حکومتهای اسلامی ایران است که شامل سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، اسماعیلیان و… میشود و بخش آخر مربوط به تاریخ مغول و حکومت ایلخانی است.
تاریخ وصاف: توسط شرفالدین عبدالله شیرازی در سال ۶۹۹ ه.ق به زبان فارسی نوشته شدهاست. وصاف این اثر را در پنج بخش به رشتهٔ تحریر درآوردهاست. این کتاب به سبب استفادهٔ زیاد از واژگان عربی دارای نثری پیچیدهاست و جزو دشوارترین متون فارسی است. سه بخش اصلی کتاب شامل: تاریخ عمومی (مصر، شام، چین و هند)، تاریخ ایران (ایلخانان)، تاریخ محلی (فارس و همسایگان) است. وصاف از توجه هلاکو به غرب ایران و اسماعیلیان، نابود ساختن کتابخانهٔ الموت، عقاید حسن صباح و جنگهای وی با سلاطین سلجوقی حکایت میکند. ویژگی مهم تاریخ وصاف در راستگویی و انصاف نویسنده در بیان وقایع تاریخی است.
الکامل فی التاریخ: در قرن ۷ ه.ق توسط عزالدین بن اثیر نوشته شدهاست. این کتاب دربارهٔ رابطهٔ میان قرمطیان و فاطمیان اطلاعات سودمندی در دست دارد. قرمطیان شاخهای از اسماعیلیان بودند که تنها در وجوه اندکی با آنها تمایز داشتند و در موارد بسیاری با یکدیگر اشتراک داشتند. آنها دارای روابط مهمی با فاطمیان بودند که ابن اثیر بهطور کامل به بیان این روابط پرداختهاست. منبع اصلی نویسنده برای بیان مطالب تا قرن ۳ ه. ق، تاریخ طبری بوده اما روش ابن اثیر در بیان وقایع با روش طبری تفاوت عمدهای داشت. ابن اثیر تنها به بیان روایات مختلف پیرامون یک واقعهٔ تاریخی نپرداخته؛ بلکه صحیحترین را انتخاب کرده و در آخر، نظر خود را نیز بیان کردهاست. نویسنده، وقایع تاریخی را تا حدود سال ۶۲۸ ه.ق ذکر کردهاست.
زبدة التواریخ: تألیف شمسالدین یا جمال الدین ابوالقاسم عبدالله بن علی بن محمد ابی طاهر کاشانی است. وی تاریخنگاری شیعه مذهب در دستگاه رشیدالدین فضلالله همدانی بود که نوشتههایش نامش را جاودان ساخت. میتوان گفت زبدة التواریخ کتابی است نزدیک به کتب این نسل، چرا که نویسنده، منابعی را که در طول نگارش کتاب استفاده کرده به صورت کامل نام بردهاست. اگر کتاب کاشانی را به سه بخش تقسیم کنیم، بخش اول شامل آغاز فتح بغداد و تاریخ فاطمیان و نزاریان، بخش دوم تاریخ ایلخانان، اتابکان و حکومتهای کوچک محلی و در نهایت بخش سوم شامل تاریخ الجایتو است. در بخش فاطمیان و نزاریان، نویسنده شکلگیری نزاریه و رابطهٔ آنها با فاطمیان را به صورت کامل توضیح دادهاست.
مجمع التواریخ السلطانیه: تألیف شهابالدین عبدالله بن لطفالله بن عبدالرشید هروی مشهور به حافظ ابرو است. وی از تاریخنگاران و جغرافیدانان معاصر امیر تیمور گورکان و فرزندش شاهرخ میرزا تیموری در سالهای ۷۶۳–۸۳۴ ه.ق / ۱۳۶۲–۱۴۳۱ م بودهاست. مجمع التواریخ السلطانیه یکی از مفصلترین و مهمترین کتب فارسی پیرامون تاریخ عمومی جهان است که در چهار جلد به رشتهٔ تحریر درآمدهاست. جلد سوم این کتاب در بیان تاریخ پادشاهان ایران، اسلام و حکومتهای مختلف است؛ در همین بخش، دربارهٔ اسماعیلیان، حکومت مصر، کتابخانهٔ الموت و احوال خلفای فاطمی نیز حکایت میکند و برای بهبود و تکمیل مطالب خود از کتاب جامع التواریخ رشیدالدین فضلالله همدانی و زبده التواریخ کاشانی نیز بهره بردهاست.