گفتگوی آزاد نسخه 370

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

تنها دو هدف از دانشگاه دارم.

۱ ادامه دادن فوتبال

۲ اذیت کردن دخترا

خوش گذرونی با رفقا
حرص دادن استادا.پسرا.و دخترای عشوهايه عوخ عوخی اگ باشه|=
دور شدن از خونه
نزديک شدن به رهام و امير|=
ازادی|=

---

تنها دو هدف از دانشگاه دارم.

۱ ادامه دادن فوتبال

۲ اذیت کردن دخترا

---

ای کاش

یکم اذیتت میکردم
من سر کلاس دارو شناسی بود فکر کنم اونقدر هم کلاسی دادشم مریم کاظمی رو اذیت کردم استاد بیرونم کرد      

دانشگاه اینش خوبه توش مخ زنی راحته

با دوستام برنامه ريختم با هم قبول شيم اگ ميشد ناقص بودی|=دوس داری حرص بدی|=عجبا-_- کيسای خوب زيادنd:يه استاد جوونم براما بيفته حرصش بديم حال کنيم^ ^

اره اره خیلی من دانشگاه سراسری ارومیه رفتم نمیدونم دیدی یا اخه خیلی خیلی بزرگه با دوستای داداشم یه جای رفتم فکم قفل کرد

اصلا انگار بهشت شبعه ۲ بود

اولالا^ ^ اخ جوون ولی من برا تهران برنامه ريختم ميخوام مثه چی بخونم|=

خودم تهران دوس دارم.

امسال پشته کنکوری یا چندومی

این رفیق داداشم میرفت جلوی استخره دانشگاه موقعه نوبت دخترا اونجا می ایستاد

هفتمم عامو|=اصن امکان داره کنکورو بردارن تا اون موقع|= اگ اونجا بودم گردنشو ميشکستم|=ايش