گفتگوی آزاد || نسخه ۳۷۵

[فرنودِ بن گیومرث]

یکی هست فقط سپاس می ده ))
درود زئوس بر تو باد. فوتبالی هم هستی به حقّ پشوتن.
نطق بنما با ما.

به یاد دوران سلطان سپاس ، سپاس میدم ((:
درود همستر هم بر تو باد ای مرد جوان D:
هر چی شما بگید <:

سخنی تازه بگو تا هر دو جهان تازه شود!

حال و احوالات چه گونه است؟! ایّام نیمه قرنطینه چه طور؟!

---

از انجام این عمل ناخواسته بسی پوزش می طلبم از حضور شریفتان .

اون قُلِ منو میگی ؟
مثنویِ من بسیار کم حرف است D:

قربون قدتان بروم.

چرا مثنوی!؟ گر شعر بودند مثنوی بودند یا که مثنوی معنویِ مولانا بودند!؟

آآآآ منظورتان معنی لغوی مثنوی هستی در معنای مثنا و جفت.
جفت شما و قل شما.

دیدید!؟ خود تفکّر کنید تا بیابید ای آدمیون!

نروید که وجود شما در جامعه ی امروز بسی لازم است و ضروری !

بسیار پسندیدمم D: ، تا به حال از این منظر نگاهی به ماجرا نینداخته بودم D: !
جفتِ مشکیِ من را از دیر باز غزل بر زبان رانند D:

وجودِ من؟!
مگر کسی از اغتشاش علف ها در باغ استقبال می کند ای لیدیِ زیبا؟!

stars can't shine without darkness ..

اینگونه نیست ؟
هرچند باغ گل های قاصدک بسیاری را رهسپار کرده است ..

همانگونه است و دیگر نیست.

از کلمه ستاره یاد این افتادم، می دونید سیاه چاله ها تشعشع دارند!؟