گفتگوی آزاد || نسخه ۳۷۵

[| ᴘᴏɪꜱᴏɴ |]

:> ولی من براش هیجان زدم
همش ب بعده مردنم فک میکنم و تصورش میکنم=\

---

بهش اعتقاد ندارم ، اتفاقم بیفته فایده نداره چون خاطرات الانمونو نداریم

=\ ولی خب من اعتقاد دارعم
مهم اینه یه زندگی دیگه ای رو تجربه میکنی شاید بهتر باشع:\
ولی خب بستگی دارع از کدوم نوعشم باشع:}

خب یه زندگی دیگه به چه دردت میخوره وقتی این یکی یادت نمونه 

قرار نیس جوری ک‌ من دوس دارم باشه یا بدردم بخوره:\
قراره یه زندگی و یه تجربه ی تازه باشه
و بنظرم وقتی میگن مثلا فلانی تو فلان چیز استعداد داره یعنی تو زندگی قبلیش اون کارو انجام میداده و علاقه داشته بهش=}
ولی خب نظر منه نمیدونم درسته یا ن

خب تجربش به چه دردی میخوره
فکر کن همین الانم زندگی چندمت باشه
چه فایده داره وقتی نمیدونی قبلا چی کردی و چیا نکردی و فکر کن تو زندگی قبلیت یه کار کرده باشی و الان نکرده باشی و حسرتشو بخوری
در کل چیز کاملا بی معنیه 

تجربه ی کارایی ک میکنی ب درد همون زندگی ای ک توشی میخوره ن
زندگی های بعدیت
وقتی نمیدونی تو زندگی قبلیت چیکا کردی چیکا نکردی حسرتشو نمیخوری دیگع:}
شایدم حق با تو باشه ._.