06-10-2020، 13:40
طرفه العین
( مصدر ) یک بار بهم زدن پلک چشم چشم بهم زدن بیک چشم زدن بیک چشم زد یا یک طرفه العین . بیک چشم زد : یک طرفه العین تقدیم و تاخیر نیفتد . به یک طرفه العین . در مدتی معادل یک چشم زدن : جبرئیل دست من بگرفت و مرا بیک طرفه العین باسمان اول برد . یا دریک طرفه العین . به یک طرفه العین : زصحن خاک در یک طرفه العین بر آمد تا قضای قاب قوسین . ( اسرارنامه عطار) توضیح این کلمه را در تداول بضم طائ تلفظ کنند و خطاست .
یکبار بر هم زدن پلک چشم و کسانی که بضم طائ خوانند محض غلط .
( مصدر ) یک بار بهم زدن پلک چشم چشم بهم زدن بیک چشم زدن بیک چشم زد یا یک طرفه العین . بیک چشم زد : یک طرفه العین تقدیم و تاخیر نیفتد . به یک طرفه العین . در مدتی معادل یک چشم زدن : جبرئیل دست من بگرفت و مرا بیک طرفه العین باسمان اول برد . یا دریک طرفه العین . به یک طرفه العین : زصحن خاک در یک طرفه العین بر آمد تا قضای قاب قوسین . ( اسرارنامه عطار) توضیح این کلمه را در تداول بضم طائ تلفظ کنند و خطاست .
یکبار بر هم زدن پلک چشم و کسانی که بضم طائ خوانند محض غلط .