♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥

[ɨAʀʍɨռ]

این بار سیگار را بکش، از طرفی که می سوزد ؛ تا بدانی چه میکشم…
::
::
آتشی از نگاهت می خواهم !
سالهاست که این نخ سیگار در دستم خاموش است…
::
::
سیگاری روشن میکنم و به خاموش بودنم فکر میکنم
کام عمیق همراه آهی کوتاه…
بیرون میدم دودش رو کمرنگ میشه…
مثل خودم . . .
نفسم میگیره از زندگی اجباری…
::
::
سیگار میسوزد، کم میشود ، ولی تکرار میشود
من میسوزم…
کم میشوم…
ولی دیگر تکرار نمیشوم…

---

غمگینم همانندِ بیگناهی که به لحظه ی اجرای حکم اعدامش نزدیک می شود…
::
::

خدایا دستت را از روی Space بردار…
بس نیست این همه فاصله؟
::
::

مرا بغـل کـن پیش از آنـکه خاک مـرا بغـل کنـد…
::
::
خسته شدم بس که زخم خوردم…
تو دیگر باور کن؛ سیرم!

---

مرهم زخم هایم کنج لبان توست، بوسه نمیخواهم ، سخن بگو .
::
::
رویاهایم را امشب میگذارم پشت در ، بیچاره رفتگر ، چه بار سنگینی دارد .
::
::
چشمهایت زمین سبز محبت بود و من قانون جاذبه اش را وقتی فهمیدم که سیب سرخ دلم افتاد .
::
::
گاهی فرار میکنم از فکر کردن به تو ، مثل رد کردن آهنگی که خیلی دوستش دارم .
::
::
به سلامتی اونایی که روز قیامت فقط زمین ازشون شاکیه ، اونم به خاطر سنگینی معرفتشون !

---

ندا یه سوال پ.خ هایی که بهت می دم بهت می رسه؟؟؟

---

---

وقتی بهت خیانت میکنن تنهایی از همه چی بهتره . . .
::
::
دیواری ساخته ام از جنس غرور با بافته ای از باورهایم

تا در روزهای تنهایی و دلتنگی به آن تکیه کنم . . .
::
::

به پندار تو:

جهانم زیباست، جامه ام دیباست، دیده ام بیناست،

زبانم گویاست، قفسم هم طلاس، به این ارزد که دلم تنهاست ؟

::
::

تاکنون دوستی را پیدا نکرده ام که به اندازه “تنهایی ” شایسته رفاقت باشد…