عععععععععععرررررررررررر
زبانت را بگااااز
شاگرد من کووووش &^&
مرد نهههههههههههه
*وی در گوشه ای با چشمانی اشک آلود کنار دیوار مینشیند*
*وی زیر لب تکرار میکند: اول الکسکم ، بعدش مهسایکم ، بعدش احسانکم ، بعدش نازگلکم ، بعدش زنجبیلکم ، حالام شاگردکم &^& *
آخه چلااااااااااااااااااااااا &^&
این زندکی دیگر جای زیستن نیست &^&
پ . ن : به حضرت مادی من عجیب نیستم *-*
زبانت را بگااااز
شاگرد من کووووش &^&
مرد نهههههههههههه
*وی در گوشه ای با چشمانی اشک آلود کنار دیوار مینشیند*
*وی زیر لب تکرار میکند: اول الکسکم ، بعدش مهسایکم ، بعدش احسانکم ، بعدش نازگلکم ، بعدش زنجبیلکم ، حالام شاگردکم &^& *
آخه چلااااااااااااااااااااااا &^&
این زندکی دیگر جای زیستن نیست &^&
پ . ن : به حضرت مادی من عجیب نیستم *-*