گفتگوی ازاد نسخه ۳۹۷

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

یه انسانه و یه اختیارش من اونو از تو بگیرم خواهر؟اصلا!
چگونه ویکتور؟:>

بگیر  همه گرفتن شما هم بگیر:/
حرف های مفهومی زیاد میزنی(:

من همه نیستم که هستم؟هیچکس همه نیست!میدونی بعضی وقتا احساس می کنم بعضی چیزا محبته بعضی نداشتنا بی نیازی نیست اعماق حسه!نمیتونم درست حدس بزنم الان داری به کدوم اختیار فکر میکنی ولی خب اگه یه درصد حدسم درسته!دلگیر نباش(:

+خودمم نمیدونم این همه حرف چطوری یهو میاد تو ذهنم انگار یه سونامیه در حال انجام وظیفم که بعد از مدت ها سکوت میخواد اتنقام بگیره!منم دارم انتقام می گیریم انگار....از تمام سکوتام!