گفت و گو آزاد نسخه ۴۱4

[*VENUS*]

خیلی لوس میشه میدونم ._.
+
و اینکه پارت جدید داستانت یکم گیج کننده بود و من ۳ بار خوندمش .-.
ولی ظریف کاریاتو خیلی دوست داشتم :>

بگو که نکات رو گرفتی .
: دی

دلیل گیج کنندگی فرمش این بود که چون محتوا قرار بود گیجی رو نشون بده اون کار رو کردم.
و خب ماژور و مینور دو گام موسیقی اند که یکی شعف برانگیزه و دیگری حزن برانگیز
و لا بمل مینور و فا دیز ماژور هم گام های نسبی رو تشکیل می دند.

و کل این اپیزود یک جا اوج می گیره و یک جا سقوط می کنه.
اوجش جاییه که صنم، امیرحسین رو به شکل یک ویولن سل می بینه که خودش داره خودش رو می نوازه و امیرحسین هم پرنده ها رو می بینهو تایم و سیج هم برای خودشونند و سرخپوست هم داره دستش رو می بره.

سقوطشم جاییه که چِت بودن و های بودن صنم و امیرحسین تموم می شه و به واقعیت بر می گردند و استخون سرخپوست هم بالاخره می شکنه و سیج و تایم هم که بله. اون ها هم کارشون تموم می شه.

:دی

من تو گرفتن نکات لهو و لعب خیلی تیزم متاسفانه در نتیجه نگران نباش ._.
کاملا متوجه شدم ( لبخند شیطانی )
من با گامای موسیقی آشنایی نداشتم واسه همین متوجه نشدم اولش
دیگه رفتم از برادر گوگل کمک گرفتمو دوباره خوندمش