گفت و گو آزاد نسخه ۴۱8

[Mohlek]

حاجی یکم اووردوز کردیا!
اون شب و خارش و نوازش مناسب نیستن

حاجی یه اوسکول برگرده ب طور غیر مستقیم بت بگه مادر ج...
تو اوردوز نمیکنی ؟ الان ناموصا حقش نبود من خودم شخصا هف جد آبادشو از پشت به عزاش بنشونم ؟تا کی جلوی خودتو بگیری و به یه اوسکول شیرین عقل چیزی نگی ؟
هی من دارم جلوی خودمو میگیرم بعد این لوله بخاریا فک میکنن چیزی ندارم بهشون بگم

واقعا جای تاسف داره
دنیا پر آدمای عقده ای مث توعه
واقعا حال ب هم زنی
میدونی این حرفات فقط توهین ب من نیست داری ب هرکسی اینجاست توهین میکنی
اینجا اینجوری ای دلم واسه دورو بریات میسوزه چ زجری میکشن
معلومه از ی جای دیگه سوختی ک هر کاری میکنی عقده هات تموم نمیشن
[/quote]
هعی خدا...
یه اشتباه بکنی و از طرف معزرت خواهی بکنی
اما اون هی بت فحش بده
هی تو بگی حاجی بیخیال شو میگم ببخشید
ولی خب اون باز ب فحش و بحث ادامه بده
تهش
ولی تهش
تو بشی آدم بی شخصیت
تو بشی حروم زاده بیناموس
تو بشی کسی ک حضورش همه جا اضافس و عقده ایه!
برو خانوم! برو!
خدا روزی امثال شما ها رو ک خودتونو فرشته میبینین و بقیه رو حیف نون امیدوارم در جای دیگه بصورت زیاد و بزرگ حواله کنه
من نه بات شوخی دارم
نه بیکارم بات صحبت کنم
ولی شما سعی کن نگران دور و بریای من نباشی
همینکه تو دور و برمون امثال تو وجود نداره خدارو شکر میکنم
برو خوش باش و سعی کن تو کارای کسی دخالت نکنی
بازم میگم ؛ من هرگز نخواستم کرم بریزم و نمیریزم
اگرم اشتباهی کردم ازت معزرت خواهی کردم و میکنم
همیشه هم سعی کردم روابطم با بقیه خوب باشه و به غیر از شما فکر نمیکنم با کسی اینجور داستان پیش اومده باشه واسم
ولی ازت تنخا خواهشی ک دارم
تنها چیزی ک ازت میخوام اینه که وقتی ازت پرسیدن حاجی داستان چیه و چرا دعوا افتادین ؛ کل قضیه رو بگو
نگو طرف الکی اومد بدون هیچ عذر و بهونه ای کرم ریخت و فلان