گفت و گو آزاد نسخه ۴۱8

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

@#로진#
پریروز خواب انجمنو دیدم =)))
فقط تو و سهونا و خودم یادمه دیگه شخص خاصی نبود ولی شهر پر بود!
انجمن یه شهر بود!
بعد تو به شکل یه مامور بودی البته موندم چرا پسر بودی :/
بعد با ماشینت داشتی میرفتی آخر شهر سهونا جلو پیشت نشسته بود منم عقب ماشین!
آخر شهر همون تالار BTS بود که یه میدان بود!

تازه بعد اینهمه ماجرا ها تویه تالار...
رفتی یه مجرمو کشتی D:
-----
یه ماشین گرون قیمت دیدی که به یه جایی میرفت! تعقیبش کردی و نمیدونم به چیش مشکوک بودی!
یه جا ماشین رسید که دو طرف جلو و عقبش در بود و کناره ها دیوار! تو درا رو بستی اونجا زندانی شد!
بعد یه طرفشو با پاش شکست و تو هم رفتی باهاش مبارزه کنی =/
تو با شاتگان چند تا بهش زدی و اونم با کلتش!
خیلی زخمی بودی ولی نمیدونم چی شد که یهو مکانمون عوض شد!
خونمون بودم و زود خواهر زادمو انداختم بغلم و رفتم که فرار کنم!
ولی یه دزد با اون کلاها اومد جلوم! داد زدم که بیای کمک!
ولی اون دزد منو یه جایی برد که دوربین نتونه منو ببینه و با تفنگ قلابیش که خون پرت میکرد الکی زد!
منم پریدم جلو دوربین و بالا پایین پریدم! اون دزد میخواست بزنه نفلم کنه که تو اومدی با اصلحت مغزشو پاچوندی بنگ!
برگشتیم خونه من یه انبردست برای دفاع برداشتم!
یهو دیدم یچیزی تو کمد قایم شده!
رفتم آروم پیشش اصلحه رو هم دیدم!
تا خواستم بزنم سرشو آسفالت کنم دیدم بابامه با خنده اومد بیرون -_-



تامام!