گفتگـو آزاد || نسخـ ـه ۴32

[моои]

اع؟ تو اینجا بودی داشتم ازت تعریف میکردم؟ ((:

خودمم نمیدونم
"مزاحمتون میشم" مگه ی لفظ یا ی تعارف نیست ؟!
من غلط کنم مزاحم کسی بشم._.
من بچه خوبیم بهار در جریانه

تعارف که نه، ولی وقتی قراره بگن میایم پیشتون یا واسه یه کاری میایم اینو میگن (((:

بله بهار فراتر از ایناس ک میگین^^
یا خدا خووووون آشام:/
عاقا برو روزیت یه جای دیگس:/ ما دخترمونو به شما نمیدیم:/

بل بله، ۱۰۴ ساله دنبال خورشید چشماش میگشتم ((:
بی خطرم به جون خودم ((:
تو رو خدا بدینش دیگه ):

دیگه یهویی شد(:

سعی کن از این یهوییا نشه دیگه، اع

با بابات حرف نزن ._.
جنایتکار‌ که بوده
جسد‌ این ور اون ور که میکرده
خون آشامم بوده
با همه لاس خشکه که میزده
به منم میگه توله :۷

تازه فهمیدم ۱۰۴ سالشم هست
خدا میدونه چند تا زن و بچه داشته تو این یک قرنو ۴ سال ._.

چرا بچمونو الکی میترسونی از من؟ -_-

به هر حال ۱۰۴ سال منتظر تو بودم، باید یه شغلی چیزی پیدا میکردم، 
فرصت شغلیش پیش اومد، منم رفتم تو کارای مافیایی ((((:

همیشه گفتم، خشکه ترین و مسخره ترین لاس با تو، به تمام لاس های با کیفیت جهان می‌ارزه ((:
توله ام که از رو علاقه بهت میگم، نمیتونی ازش متنفر باشی (((:

زن نداشتم، سال ها کوچه به کوچه ی دنیا رو دنبال تو میگشتم (':
یه دونه دختر دیگه دارم فقط به جز ملیکا، دو تا دختر که تا حالا همو ندیدن، لیلا و ملیکا (:

عاخه خون آشام بی خطر هم داریم؟:/
نمیدونم باید ثابت کنی بی خطری
بالاخره دختر ما دسته گل و همه چی تمومه
تازه لیلا از کجا دراومد؟:/
نمیشه عاقا شما انگاری زیادی قضیه تون پیچیدست باید قشنگ تحقیق کنیم اول