گفتگو آزاد | نُسخه ۴۳4

[ابراهیم هادی]

مثلا تو ایران مردا با آزادی کامل میتونن خیلی راحت برن یکی دیگه رو صیغه کنن که یجور خیانته ولی تو کشورای دیگه باید رابطه مخفی باشه و حداقل از نظر قانونی آزاد نیستش.

قدرت اختیار هم مشخصا با آزادی فرق داره مثلا من الان قدرت اختیار و انتخاب دارم که برم دزدی کنم ولی اگه پلیس بگیرتم و برم زندان آزادیم تو خیلی از مسائل رو از دست میدم. یا مثلا یه دختر تو ایران اختیار این رو داره که بدون پوشش بره بیرون ولی قوانین بهش اجازه آزادی پوشش رو نمیده و میگیرنش. پس اختیار داره ولی آزاد نیست

و صد در صد یه کلمه میتونه ماهیت رو عوض کنه. بتمرگ و بفرما بشین هردوتا یه معنی دارن.
بازم میگم این مثال هایی که تو داری میگی به فرد ربط داره. اینکه یه نفر چقدر به رابطش متعهده یا آزادی رو تو چی میبینه یا دوس داره خیانت بکنه یا نکنه بستگی به خود اون فرد داره یه چیز کلی نیست.

طبق قانون مردی اگ کسیو بدون اطلاع زنش صیغه کنه زن میتونه بره دادگاه و مرد هیچ اختیاری ندارع ..اگ گفته شده مرد تا ۴زن میتون بگیره در صورت رضایت ۳ زن دیگس 
منم راجب ازادی حرف زدم ن اختیار!!!!!

بعضی جاها جرفای خودتو مقض میکنی بعضی جاها خلافش من گیج شدم واقعا

تو هیچ فرهنگ و قانونی روابط زیاد نشون دهنده تعهد نیست!!
مثلا من میتونم بگم من زندگیو تو تفریح میبینم تو کار میبینم تو میتونی بگی من زندگیو تو خوابیدن و استراحتو غذا میبینم ولی هیچ کس نمیتونه بگه ازادیو تو خیانت و عدم تعهد میبینم !این چ حرفیه به فرد بستگی داره‌‌...این عدم تعهد میتونه تاثیر بدیم برای جامعه داشته باشه و مصیبتای دیگ پیش بیاره ک دیگ فقط به خود فرد ربطی نداره


سهند بسه دیگ خسته شدم ._.

شاید یکم لیبرال اومانیستی شد!