گفتگوی ازاد نسخه ۴۳۸

[Mohlek]

اتفاقا
اون شبش رفتی به باران گفتی دیگه پیام نده به وحید
دو روز بعدش رفتی تو ناشناس این متنو نوشتی ：
اگه دوس دارم مال خودم باشی
اگه دوس دارم زود پیامامو سین کنی
و از همه مهمتر ： اگه دوس ندارم کسی بجز من بات حرف بزنه
ینی دوستت دارم!

بعد از مدت کوتاهی تو گ.آ سیصد و نود و خورده ای به باران گفتی اگه دیگه به وحید پیام ندی از بلک لیستم بیرون میارمت
نشون به اون نشون که امیرم پستتو سپاس زد
الانم حتی به لیمو (اسمه ناموصا!) رفتی پفتی باران میخواد با وحید باشه!
این حرف خودشه
تگت کرده بود و اینو گفته بود
بعد میگی ما هیچ کاری نکردیم ؟
دلیل اینکه پروفایلت از سیاه اومد آبی هم همیناس
کرمات یکی دو تا نیس که

اقای محترم//:
منو رامونا اون زمان رفیق بودیم به رامونا گفتم
چرا چرتو پرت میگی؟///:

خب همینه دبگه
تا یچی میشه میرین پشت سر ملت تفت میدین و میمالین
بعدش ننه من غریبم بازی در میارین!
حقیقتا وقتی دیدم لیمو (اسم که نیس که... ) اون حرفو زده آتیش گرفتم و مجبورم اینارو بگم یکم خنک شم