گفتگوی ازاد || نسخه ۴۳9

[لــــــــــⓘلی]

کاملا درسته زندگی جونم (:
پیمیپینیدنیدیمبدمبپیمینحیم بخرررر براااام

بگو تا جر بخوریم (؛

---

منتظر بمان (:

زندگی زندگی زندگی منی تو*-*
تو برام بخر/: از کلاه خوشم اومد
جر خواب دیدم رفتیم قم داشتم با مامانم بحث میکردم یهو بتس از ی ون مشکی پیاده شدن منم بیخیالشون رفتم
بعد فهمیدم چ گندی شدم شروع کردم مث خر گریه کردن(صب بیدار شدم صورتم خیس بود)
در ب در اینور و اونور دنبالشون میگشتم تا بلاخره با یاری خانواده و دوستان پیداشون کردم
اکسوم بود از دیدن اکسو خوشحال نشدم /: بعد تو دلم گفتم من ک بیشتر اکسو الم زشت نباشه اینطور میکنم/:
بعد همه ریختن سرشون باهم عکس گرفتن
بعد مام برگشتیم خونه وقتی اومدم خونه فهمیدم من عکس نگرفتم کلی ناراحت شدم ک خوابم تموم شد/:

زندگی زندگی چرا نمیشه بی ت (:

چشم
عجب بابا :/