گـُـفـتــــگـوےِ آزاد «۴۴7»

[Emmɑ]

منم تقریبا ۱ ساله اینجام،امروز رفتم نصف تاپیکامو ویرایش زدم یک ریز به تباهیم میخندیدم،ببین شما چی میکشی
گل خریدم تو هرکدوم از تاپیکای سمیت یه شاخه میزارم یه فاتحه هم میخونم
نکشیمون باباااااااD:

پشیمونی چرا؟! اون لحظه زندگی کردم بچگی کردم.. حتی به غلط . کی تعیین میکنه درست و غلط چیه..

بیکار جان اونموقع که من این تایپکا رو میزدم تو هنوز کارِت به یک هفته صُبی یه هفته بعد از ظهری هم نکشیده بود..
اوج تفریحت بیسکوییت مادر با شیر بود.

  

اعتماد به نفست زیاده ها
بیکار؟چطور دلت میاد به من بگی بیکارمنی ک از صبح تا شب از هر طرف درگیرممممم)=
بیسکوییت مادر با چایی D:
البته بیسکوییت پتی بور شکلاتی باچایی عررر