11-08-2021، 14:39
مادربزرگم همیشه بهم میگفت:
هیچوقت جلوی قطره اشکی که وقتِ
دلتنگی از گوشهی چشمت سرازیر میشه رو نگیر،
با دستات پاکش نکن؛
اون راهش رو بلده، میغلته رو گونههات و میوفته رو زمین، میره تو دل خاک.
خدارو چه دیدی؟ شاید از همون یه قطره دلتنگیِ تو، گیاهی جوونه بزنه و رشد کنه و یه درخت تنومند بشه؛
که زیر سایهش قد بکشی و بزرگ شی، که بهش تکیه کنی و یادت بره چیا بهت گذشته که بدونی از همین اشک هاست که آدم قلبش قوی میشه و جلوی هر اتفاق تلخی وایمیسه؛ پس هیچوقت جلوش رو نگیر، اون راهش رو خوب بلده...
-مجتبی پورفرخ
هیچوقت جلوی قطره اشکی که وقتِ
دلتنگی از گوشهی چشمت سرازیر میشه رو نگیر،
با دستات پاکش نکن؛
اون راهش رو بلده، میغلته رو گونههات و میوفته رو زمین، میره تو دل خاک.
خدارو چه دیدی؟ شاید از همون یه قطره دلتنگیِ تو، گیاهی جوونه بزنه و رشد کنه و یه درخت تنومند بشه؛
که زیر سایهش قد بکشی و بزرگ شی، که بهش تکیه کنی و یادت بره چیا بهت گذشته که بدونی از همین اشک هاست که آدم قلبش قوی میشه و جلوی هر اتفاق تلخی وایمیسه؛ پس هیچوقت جلوش رو نگیر، اون راهش رو خوب بلده...
-مجتبی پورفرخ