گفتگو آزاد | نُسخه [465]

[سهَ‌ند]

دقیقا
ولی خب هر چی باشه نسبت به پارسال بهترم

این حستو کاملا درک میکنم
ولی چنتا مساله هست
یکی اینکه تو از دو سال قبل شرو کردی داری اینارو میخونی تا الان
پس ینی صد در صد از پارسالت بهتر عمل میکنی
همه کسایی که دیدم تو سال دوم عملکردشون خیلی بهتر بود در حالی که اصلا تغییر تو برنامه قبلیشون نداده بودن و حتی کمترم خوندن
و اینکه پارسال تو اصلا نتونستی خوب بخونی چون نصفش که سر دوازدهم و درساش گذشت
نصف دیگشم تا به خودت بیای کنکور برگذار شده بود ینی تایم مفید مطالعت همون سه چار ماه آخر بوده که بعیده کسی چهار ماه بخونه و تو تجربی بتونه بره لباس سفید بپوشه آمپول بزنه ...
نمیدونم دقیقا چیجوری فک میکنی اما این روزایی که داری ازشون میگذری و میگی من اعتملاد به نفس ندارم ؛ دقیقا قراره پنجا شص سال آیندتو رقم بزنه
اینکه ده سال دیگه کجایی
شغلت چیه
کارت چیه
چه نگرشی نسبت بهت دارن و ...
همش به همین روزاس
حالا تو میگی اعتماد به نفس ندارم و فلانم و ... خب مگه الکیه  ؟

میگن از هر چی بترسی سرت میاد ... دیگه خود دانی دخترم (;
تو الان برو از همین رایانک مالشی که تو دستته یه سرچ تو گوگل بزن
ببینی اصن کسی بوده که همون سال اول بره دکتر شه ؟
هیچکسیو پیدا نمیکنی
اگرم پیدا کردی ؛ زحمت بکش کل متنشو بخون
تهش نوشته انگیزه زیاد داشتم و نشستم عین آدم خوندم همین
البته من خودم پشت کنکوری ام   ولی اینکه میگی همه چی اوکیه فقط اعتماد به نفس نیست این یکم جور در نمیاد

حقیقتا کنکور تجربی آدمو پاره میکنه. اونی که رتبه‌ش سی هزار میشه هم کلی نشسته خونده کلی تست زده ... حتی اگه خیلییی خوب باشی بازم اون وسطا ممکنه خودتو ببازی. مثلا من یکیو میشناسم ترازش تو قلمچی همیشه بالای ۷ هزار میشه ولی تو آزمون آخر انگار خیلی سخت داده بودن و ترازش کم شده بود و خیلی ناامید بود که نکنه تو کنکور هم سخت بیاد نتونه بزنه