((من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامونم بود. کریم آبمنگل. میشناسیش.
آره، از ما نه، از اونا آره، که بریم دوا خوری. تو نمیری، به موت قسم اصلا ما تو نخش نبودیم. آره، نه، گاز، دنده، دم هتل کوهپایۀ دربند اومدیم پایین. یکی چپ، یکی راست، یکی بالا، یکی پایین، عرق و آبجو جور شد؛ رو تخت نشسته بودیم داشتیم میخوردیم. ))
چرا این شعره رو خوندی یاداین متن افتادم؟
((من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامونم بود. کریم آبمنگل. میشناسیش.
آره، از ما نه، از اونا آره، که بریم دوا خوری. تو نمیری، به موت قسم اصلا ما تو نخش نبودیم. آره، نه، گاز، دنده، دم هتل کوهپایۀ دربند اومدیم پایین. یکی چپ، یکی راست، یکی بالا، یکی پایین، عرق و آبجو جور شد؛ رو تخت نشسته بودیم داشتیم میخوردیم. ))
چرا این شعره رو خوندی یاداین متن افتادم؟ Telegh_01
آره، از ما نه، از اونا آره، که بریم دوا خوری. تو نمیری، به موت قسم اصلا ما تو نخش نبودیم. آره، نه، گاز، دنده، دم هتل کوهپایۀ دربند اومدیم پایین. یکی چپ، یکی راست، یکی بالا، یکی پایین، عرق و آبجو جور شد؛ رو تخت نشسته بودیم داشتیم میخوردیم. ))
چرا این شعره رو خوندی یاداین متن افتادم؟

(28-07-2022، 15:59)ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
من بودمو مامانم اینا
من بودمو مامانم اینا
من بودمو مامانم اینا
من بودمو مامانم اینا
شمسی خانومو مامانش اینا
اینا و اونا
اونا اینا
همسایه ها
تقی
نقی
حسنو
حسینو
لیلیو
گلیو
سیمینو
ممدو
حسینو
عباس اقااااااا
با...
مامانش اینا
(28-07-2022، 15:59)ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
من بودمو مامانم اینا
من بودمو مامانم اینا
من بودمو مامانم اینا
من بودمو مامانم اینا
شمسی خانومو مامانش اینا
اینا و اونا
اونا اینا
همسایه ها
تقی
نقی
حسنو
حسینو
لیلیو
گلیو
سیمینو
ممدو
حسینو
عباس اقااااااا
با...
مامانش اینا
((من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامونم بود. کریم آبمنگل. میشناسیش.
آره، از ما نه، از اونا آره، که بریم دوا خوری. تو نمیری، به موت قسم اصلا ما تو نخش نبودیم. آره، نه، گاز، دنده، دم هتل کوهپایۀ دربند اومدیم پایین. یکی چپ، یکی راست، یکی بالا، یکی پایین، عرق و آبجو جور شد؛ رو تخت نشسته بودیم داشتیم میخوردیم. ))
چرا این شعره رو خوندی یاداین متن افتادم؟ Telegh_01