اهنگی که امروز روش قفلی زدی..

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

این آهنگ تقدیم به همه کسایی که درد دارن .. تقدیم به همه کسایی که تنهان
تقدیم به کسایی که تو اوج بدبختی و سختی .. ایمانشون از یادشون نمیره خدا رو دارن

خدا نزدیکتر شد وقتی من غمگین .. داشتم تنها توی دردهام میمردم
همیشه زنجیر سنگین تقدیرو .. با یادش از پاهای زخمیم درآوردم
روزگار هرچقدر سخت بود .. دستامو میگرفت محکم

وقتی غرق اشکی تو رختخوابت .. صلیبتو مشت کردی می بینی رفته خوابت
سرت تو دفتر نقاشی رویاهاته .. می بینی فرشته ها میان به ملاقاتت
یکیشون دفترتو باز کرد … تو رو برد به رویاهایی که کشیدی
میگفتی میشه یه کمی اینجا راه رفت .. میگفت صبر کن تا تو بیداری ببینی
وقتی از خواب پریدی درمونده بودی .. نگاه میکنی خبری نیس درون گوشیت
دست تو جیب کردی و دیدی نمونده پولی .. گشنته میری سراغ ته دیگ نون تو دیگ
بعد میری سراغ فیلمایی که دیدی با عشقت . .میزنی بیرون و میری کلیسا با گریه
می بینی که در کلیسا رو بستن .. نگاه میکنی به آسمونو این قطره اس
که می باره رو سرتو و دعا میکنی .. که این تاریکی تموم شه
میگی خستم . یه آه میکشی و کنارش حسرت .. می بینی که بارون شدیدتره از قبل

خدا نزدیکتر شد وقتی من غمگین .. داشتم تنها توی دردهام میمردم
همیشه زنجیر سنگین تقدیرو .. با یادش از پاهای زخمیم درآوردم
روزگار هرچقدر سخت بود .. دستامو میگرفت محکم

من از هیشکی گله ندارم جز خودم .. واسه همین امشب جلو میکروفن لخت شدم
اگه بغض شدن خنده هام تقصیر خودمه .. اشتباهام واسه تصفیه شدنن
تو، اگه میشناسی قلب پاک من رو .. منو ببخشو هم صدای من شو
معنی گریه تو خنده هامو درک کن .. پاهاتو بذار رو ردپامو رد شو
هی .. منو هرگز فراموش نکن
اگه عشق به تو دادم بگیر در آغوش منو .. خدا ، کاش آدما هم مث تو بودن
کنارم میموندن مث تو ، تو درد .. نه که کم طاقت برن بشن راحت
بقیم بگن آفرین تو خال زدی .. بذا این عوضی بشه تنهاتر
آره من نگران فرداتم .. توی سنگ کاغذ قیچی نقش من سنگه
قیچی رو میشکونم که کاغذه راحت شه .. در آغوش بگیره سنگو واسه بردن
سنگ خیالش از این باخت راحته

خدا نزدیکتر شد وقتی من غمگین .. داشتم تنها توی دردهام میمردم
همیشه زنجیر سنگین تقدیرو .. با یادش از پاهای زخمیم درآوردم
روزگار هرچقدر سخت بود .. دستامو میگرفت محکم

ایراد از قامت یار نیس .. ایراد از ماست .. با خدا هر چیزی ممکنه
ایمانتو حفظ کن .. اون چیزی که لازمه اتفاق میفته آر