29-12-2012، 11:21
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش
همین بس که
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند
دلم تنگ است برای کسی که نمی داند
نمی داند که بی او به دشت جنون می رود دلم
می دانم که اگر نزدیکش شوم، دور خواهد شد
پس بگذار که نداند بی او تنهایم
دور میمانم که نزدیک بماند
همین بس که
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند
دلم تنگ است برای کسی که نمی داند
نمی داند که بی او به دشت جنون می رود دلم
می دانم که اگر نزدیکش شوم، دور خواهد شد
پس بگذار که نداند بی او تنهایم
دور میمانم که نزدیک بماند