امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اذری ها اریایی هستن!!!!

#38
پشت پرده سیاست فارسها در اذری خواندن ترکها


پان فارس ها و سیاست مداران فارس از دوران رضاخان تا اکنون از اذری خواندن ترک چندین هدف را دنبال کرده اند که البته موفق نشدند اول این که توهین های خود را مجوز دار کنند تا لقب نژادپرستی ازشون رفع بشه و بگن ما به ترک ها توهین کرده ایم نه اذریها ما همه ایرانی هستیم (با این روش ترک ها از خودشون دفاع نمی کردند)
اما غافل از این که حتی اگر به همین صورت هم فرض کنیم خوشببختانه تمام ترکهای جهان مسلمان هستند و هیچ دلیلی وجود نداره این همه از مردم ترک متنفر باشن دوم ان که بعد از ان بگن اذری لهجه ای از فارسی بوده که بعدا با حمله مغولها به اذربایجان زبانشان به ترکی تغییر یافت حال معلوم نیست چرا مغولها به همان ترکی مغولی تغییر نداده اند و به ترکی اذری تغییر داده اند و اصلا چنین غیر ممکنی را چگونه ممکن کرده اند
اما با این همه با گرفتن این ترفند دیگه کسی نمیتونه بگه اذری لهجه فارسی نبوده چون دیگر اثری از اذری وجود نداره و مدرکی در دست نیست و ازطرفی دیگرتمام افتخارات ایران را میتوانن داشته باشن اما به دلیل کوتاه فکری باز هم به کاه دان زدند اول اینکه اگه ترکها به اذری ها حمله کردند در این صورت باید اذری ها از انها متنفر میشدند نه این که زبانشان را هم تقلید کنند دوم این که چرا زبان دیگر مناطق ایران را به ترکی تغییر نداده اند در حالی که ترکها در طی هزار سال حکومتشان به مناطق فارس نشین بیشتر از جاهای دیگه تسلط داشتند سوم اگر زبان اذربایجان در ان زمان تغییر کرده پس چرا حالا که فارسی را با این همه امکانات و روش های تازه در طول 80 سال و با هدف از بین بردن ترکی به اذربایجان تحمیل میکنند چرا زبان اذربایجان به فارسی تغییر پیدا نمیکنه
چهارم فارسی خود گویشی از عربی هست؟؟؟ شصت درصد ان عربی هست البته شما هم میتوانید به لغت نامه ها مراجعه کنید اگر هم دست رسی نداشتید به فرهنک کوچک نوع فارسی به انگلیسی حییم که در ان ها لغات عربی با حرف (ع) و ترکی با حرف (ت) مشخص شده کافیست لغات عربیه حدقل 32 صفحه را شمرده و درصد گیری البته برای هر حرف باید یک صفحه و به صورت اتفاقی انتخاب کنید نه این که همه 32 صفحه را از یک جا انتخاب بکنید مثلا یک صفحه اتفاقی از کلماتی که با الف شروع میشن و یک صفحه هم از کلماتی که با حروف ب شروع میشن و الی اخر ضمن این کار متوجه این نکته هم خواهید شد که تمام کلماتی که در انها حروف ( ض ذ ظ ص ث ط ) وجود دارد کلا عربی هستند 32 درصد فارسی را هم همین کلمات ترکی ، انگلیسی و... تشکیل داده حال از شما میپرسم ایا به 8 درصد باقی مانده باید گفت زبان فارسی یا گویش عربی قضاوت با شماست
و سوال دیگر این که اگر گویشی به نام اذری وجود داشته چرا هیچ نوع ادبیات یا تاریخ و یا هیچ اثری از انها نمانده یعنی بی تاریخ بی ادبیات و بی استوره و بی افتخار افرین بوده اند یعنی حتی یک کتیبه هم به زبان اذری از انها نمانده به نظر شما این ممکن است؟
سوم این که زبان شناشان به زبانی زنده میگن که حداقل زبان مادری 100میلیون نفر باشه حال افغانستان 20 میلیون فارس داره تاجیگستان 5 میلیون نفر و ایران را هم که امار درستی نمیده نصف یعنی حداکثر در نظر بگیریم در این صورت کل فارس ها 60 میلیون نفر میشن( تازه با تخویف نصف ایران را فارس در نظر گرفتن) حال چه دلیلی وجود داره ما با یک زبان مرده صحبت کنیم ایا بهتر نیست با یکی از زبان های زنده مانند ترکی که سومین زبان زنده دنیاست صحبت کنیم
در اخر این که دوستان اذری مخفف اذربایجان هست و مکان زبان را بیان میکند نه نام زبان مثلا ترکی استانبولی که استانبول نام منطقه ای در ترکیه است همان طور که اذربایجان هم نام منطقه ای در ایران است و به انها ترک های اذری به معنی ترک های اذربایجانی هست مانند فارسی افغانستان که ما به جای گفتن فارسی افغانستانی میگوییم افغانی (دیدید که فارس ها نتونستند خودشون رو به ما بچسبونند )
فارس ها همچنین از طرف شهریار شعرهایی ساختن و نسبت داده اند (که دو نمونه در پایین مطالب گذاشته شده است )که ترک ها را اریایی و اذری زبان معرفی میکند اما ان چه که از محتوای این شعرها (شعراول) برداشت میشود این است که شهریار را متنفر از ترک نشان میدهد حال اگر شهریار از ترکها متنفر بود چرا به زبان ترکی شعر گفته و اکثر شعرهاش هم ترکی هست حتی بهترین شعرهاش هم ترکی است طوری که شهریار به خاطر حیدر بابایه شهرت جهانی دارد و شهریار در ایران هم با شعرهای ترکی بیشتر شناخته شده است و اما اگر طرفدار اذری بوده چرا به زبان اذری شعر نگفته کاملا واضح است که این شعرها جعلی هست البته شهریار به زبان فارسی هم شعر گفته و این به خاطر این هست که در ان زمان هم زبان رسمی فارسی بوده و شهریار میخواسته حرفاش را همه بفهمن میبینید که فارس ها باز هم به کاه دان زده اند(من دو نمونه از این شعرها را در اخر مطالب قرار میدم که شما هم متوجه این نکات شوید)
نکته جالب دیگر این شعرها(شعر دوم) این است که محتوای این شعر این گونه به خواننده بیان میکند که انگار دوران رضاخان دوران نژادپرستی ترک بود و شهریار با این شعرها میخواسته ترک ها را مزمت کنه تا دست از نژادپرستی بردارند اما ما میدانیم که دوران رضاخان دوران حکومت نژادپرستی بر ضد ترک وسایر نژاد ها بوده و سعی میشه زبان های دیگر مخصوصا ترکی از بین بره و شدیا مبارزه میشده دادن نام ها و لقب های شرم اور توسط حکومت نژادپرستانه فارس به تمامی ملت ها که شما خود بهتر از من اطلاع دارید و همچنین ترجمه نام شهر های ترکی به فارسی یا سوزاندن کتابهای ترکی نمونه های کوچکی از این مبارزات نژاد پرستانه است بنابرین شهریار اگر هم میخواست چنین شعرهایی بگه باید خطاب به نژاد پرستان فارس میگفت نه ترک اما اگر شعر دوم را بخوانید به خوبی این نکته را متوجه میشوید که انگار ترک ها نژاد پرستی میکردند و این چه گونه ممکن است
همچنین در شعر دوم شهریار در جایی اینگونه گفته:
اختلاف لهجه ، ملیت نزاید بهر کس
ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
حال اگر عقیده شهریار تک زبانه بودن ایران بود چرا با سرودن یک کتاب شعر ترکی به عقیده خود عمل نکرده و با سرودن شعرهای ترکی به زبان ترکی ایران کمک کرده
میبینید که فارس ها باز هم به خاطر کوتاه فکری به ببخشید گند زده اند به نظر میان اکنون که سال ها از دوران رضا خان گذشته فارس ها و سیاستمدارانشان باز هم دست از نژادپرستی برنداشته اند با این که هر چه دارند از ترک ها و سایر ملت ها دارند فارسها توجه کنند که از وکی پدیا برای من دلیل مدرک نیاورند چون اول این که هر کسی میتواند به ویکی پدیا بره و مطلب بنویسه اما اگر وکی پدیا به نفع فارس است چون این سیاست مداران فارس هستند که دائما مراقب اند چیزی بر خلاف میلشان در وکی پدیا نوشته نشه و اگر نوشته شد زود پاک کنند همان طور که من یک بار در وکی پدیا نوشتم نام اولیه میاندواب قوشاچای بود یک روز هم دوام نیاود وحذف شد در حالی که همه میدونن اسم اولیه میاندواب قوشاچای بود که بعدا به فارسی ترجمه شد
هرمدرکی را میشه جعل کرد اما هیچ منطقی را نمیشه جعل کرد
مدرکی که با منطق سازگار نباشه به هیچ دردی نمیخوره
سیاست اذری خواندن ترک ها از کی و توسط چه کسی اغاز شد
این کلمه احمد کسروی است،احمد کسروی از جمله باصطلاح روشنفکرانی است که در دوران ستمشاهی پهلوی پشت به هویت خود کرده و هضم شدن در زبان و فرهنگ حاکم را افتخاری بزرگ برای خود دانست.وی با حمایت رضا خان به مخالفت آشکار علیه دین اسلام و انکار امام دوازدهم پرداخت و پا به میدان مستحیل شدن در زبان و فرهنگ تحکیلی رضا خان گذاشت و نظریه زبان آذری را باصطلاح به صورت علمی تقدیم وی کرد!نظریه خود ساخته کسروی آنچنان بر مذاق نژاد پرستان خوش آمد که سر از پای نمیشناختند.در نظریه کسروی ساکنان روستاهایی که تعداد آنها حتی کمتر از انگشتان یک دست،یعنی چهار روستا بود و این روستاها در منطقه قره داغ و اطراف مرند و زنور قرار داشتند و زبان آنها غیر از ترکی بودند دلیلی شد بر آنکه ساکنین اصلی و بومی آذربایجان ترک نباشند!
کسروی وقتی با اهالی این چهار روستا،یعنی روستاهای هرزند و گلین قیه در اطراف مرند،حستلو در قره داغ و تات نشینهای اطراف خلخال روبرو شد و از زبان آنها پرسید،آنها زبان خود را هرزندی،تاتی و تالشی نامیدند،ولی کسروی با اصرار تمام آنها را آذری نامید.گرچه زبانی که در هرزند و گلین قیه صحبت میشد با زبانی که تاتهای خلخال صحبت می کردند از هر جهت متفاوت بود و حتی قابل فهم برای هم نبود،اما کسروی نام مشترک آذری را آن هم از نوع زبانهای پهلوی را بر آنها نهاد که فقط بر روی صفحات کتابها ثبت شد و اهالی این روستا ها هیچ وقت زبان خود را آذری ننامیدند.
کسروی با استناد بر این نظریه زبان شناسان مبنی بر این که روستاییان خالص ترین و دست نخورده ترین زبانها را دارند و زبان آنها زبان اصلی و بومی منطقه است و زبانی است دست نخورده،وجود این چهار روستا در آذربایجان را دلیلی بر غیر ترکی یا باصطلاح آذری بودن زبان بومی مردم آذربایجان دانست،غافل از اینکه اگر مردم چهار روستا در آذربایجا به زبان غیر ترکی صحبت می کنند،در مقابل اهالی هزاران روستا و به بیان دیگر به غیر از این چهار روستا بقیه مردم ساکن در تمام روستاهای آذربایجان از دورافتاده ترین نقاط آن و از میان کوههای سر به فلک کشیده سهند و ساوالان گرفته تا دشتهای پهناور مغان و زنگان و همدان تا اطراف تهران،کرج،ساوه،اراک،قم،تف رش،دماوند و فریدن اصفهان به ترکی تکلم میکنند؛لذا بومی بودن زبان ترکی در آذربایجان و دیگر مناطق یاد شده ایران مدلل تر و مستندتر است.
از طرف دیگر اگر دلایل کسروی را بر کل ایران تعمیم دهیم در این صورت میتوان ادعا کرد که نزدیک به 90%(نود درصد) مردم ایران ترک هستند و زبان اصلی و بومی فارسهای ساکن در استانهای مختلف کشور نیز در اصل ترکی بوده است!!چرا که کمتر استانی میتوان در ایران پیدا کرد که در آن چند روستای ترک نباشد.
درباره ترکان ایران دکتر پناهیان تحقیقاتی انجام داده و بر اساس ده جلد” فرهنگ جغرافیای ایران” از انتشارات ستاد ارتش،سال1328-1331 مجموعه ای در چهار جلد به نام” فرهنگ جغرافیای ملی ترکان ایران زمین” همراه یک جلد حاوی نقشه،فراهم آورده ودر سال 1351 در خارج از کشور به چاپ رسانیده است که ما در اینجا به نقل از این کتاب به تعداد رروستاهایی که خارج از چهار استان آذربایجان شرقی،آذربایجان غربی،زنگان و اردبیل(که تقریبا همه روستاهای این چهار روستا ترک هستند ونیازی به آوردن آنها در این لیست نیست)هستند اشاره ای می کنیم:
نام شهرستان….روستاهای ترک نشین وابسته //
تهران…209 روستا// شهرضا… 19روستا// قزوین…441 روستا// شهرکرد…30 روستا // اراک…334 روستا // فریدن…82 روستا // ساوه…224 روستا // بیجار…135 روستا //تویسرکان…9 روستا// قم…17 روستا // شاه آباد(اسلام آباد)…2 روستا //محلات…12 روستا //کرمانشاه…8 روستا //طوالش(هشتپر)…68 روستا //همدان…452 روستا// رشت…39 روستا//اهواز…5 روستا// بندر انزلی…10 روستا//خرم آباد…65 روستا// فومن…4 روستا //آباده…65 روستا //لاهیجان…4 روستا // بوشهر…57 روستا // آمل…2 روستا // شیراز…29 روستا // ساری…7 روستا // فسا…47 روستا // شاهرود…15 روستا // فیروز آباد(فارس)…12 روستا // گرگان…107 روستا // کازرون…53 روستا // نوشهر…1 روستا // سیرجان(پیچاقچی و افشار)…4 روستا // اصفهان…7 روستا //سبزوار…109 روستا // لار…10 روستا //بجنورد…193روستا // سنندج…83 روستا // درگز…99 روستا // مشهد…25 روستا// قوچان…330 روستا // نیشابور…46 روستا
کسروی در رساله 56 صفحه ای که در زمان رضا خان به چاپ رسانده از زبان غیر ترکی با نام آذری در آذربایجان صحبت می آورد که در طول تاریخ هیچگونه آثار و نشانه ادبی و مکتوب هر چند اندک از این زبان دیده یا شنیده نشده است و خود کسروی نیز به آن اعتراف میکند:
“چنانکه باز نمودیم آذری زبان گفتن بوده و در پیش روی او زبان همگانی روان،و برای نوشتن جز این یکی به کار می برده اند.از این رو نوشته ای به زبان آذری در دست نیست یا اگر بوده از میان رفته.”(آذری یا زبان باستان آذربایجان-احمد کسروی-ص35)
با این سخن کسروی قصد گفتن این سخن را داشته که:زبان مردم آذربایجان ترکی نبوده بلکه زبانی سطحی و فاقد اصول نوشتاری بوده است که فقط برای گفتگو میان افراد بکار برده میشده است،این در حالی است که زبان مردم آذربایجان یا همان ترکی آذربایجانی پیشینه ای چند هزار ساله دارد و آثار زیادی به این زبان نگارش شده که از برجسته ترین آنان میتوانیم به داستانهای”ده ده قورقود”(قرن پنجم هجری) اشاره کرد.
بعد از امپراطوری هزار ساله ترکان ایران،یعنی بعد از سقوط دولت قاجار و از زمان شروع حاکمیت رضا خان که حکومتی نژاد پرستانه پارسی را بر کشور کثیر المله ایران تحمیل کرد،افرادی که تحت تاثیر تبلیغات آپارتایدی رضا خان قرار داشتند بر علیه هویت و موجودیت خود عصیان کردند.
در طول امپراطوری هزار ساله ترکان هیچ یک از شاهان ترک سعی بر از بین بردن زبان فارسی و تحمیل زبان خود به مردم نداشتند حتی در جهت توسعه و ترقی زبان فارسی میکوشیدند و در زمان آنان اشعار و آثار زیادی به زبان فارسی نوشته می شد که نمونه بارز آن شعر گفتن خواجه حافظ و سعدی شیرازی در عصر ایلخانان مغول میباشد.این در حالی است که شاهان پارس همواره نژاد پرستی به خرج داده و از ترویج زبان ترکی جلوگیری میکردند،برای مثال مجبور کردن نظامی گنجه ای توسط شروانشاه برای سرودن منظومه “لیلی و مجنون”به زبان فارسی دری میباشد.گویا نظامی ابتدا قصد داشته منظومه را به زبان ترکی بسراید که با ممانعت شاه روبر شده؛
در حال رسید قاصد از راه آورد مثال حضرت شاه
خواهم که بیاد عشق مجنون رانی سخن چو در مکنون
از زیور پارسی و تازی این تازه عروس را طرازی
ترکی صفت وفای ما نیست ترکانه سخن سزای ما نیست
نظامی هم از این تذکر تحقیر آمیز آزرده شده و اندوه وآزردگی خود را این گونه بیان میکند:
چون حلقه شاه یافت گوشم از دل به دماغ رفت جوشم
نه زهره که سر ز خط بتابم نه دیده که ره به کنج یابم
سرگشته شدم در آن خجالت از سستی امر و ضعف حالم
کس محرم نی که راز گویم وین قصه به شرح باز گویم
(سیری در تاریخ زبان ترکی و لهجه های آن-دکتر ج هییت)
در کتاب” دین و دولت درعصر صفوی” هم به نقل از مینورسکی ،صفحه 451 آمده است:”ترکی که زبان شاهان صفوی بود به ایرانیان تحمیل نشد و با وجودیکه به دلایل سیاسی شاه اسماعیل یکم(ختایی) اشعار خود را به ترکی می سرود از بیشتر ترک شدن ایران جلوگیری شد…”
بنابراین زبان مردم آذربایجان آذری نبوده بلکه ترکی بوده که پیشینه آن به زبان سومریان،ایلامیان،کوتیان و لولوبیان ودیگر تمدن های التصاقی زبان باز میگردد.برای مطالعه ی بیشتر در این مورد میتوانید مراجعه کنید به کتابهای”سیری در تاریخ زبان ترکی و لهجه های آن”نوشته دکتر جواد هییت و کتاب”تاریخ دیرین ترکان ایران” نوشته پوفسور محمد تقی زهتابی.
برگرفته از زبان ترکی و موقعیت گذشته و کنونی آن در ایران
نوشته حسن راشدی
شعر های جعل شده سیاست مداران فارس و نسبت داده شده به شهریار
شعر اول
فلک یک چند ایران را اسیر ترک و تازی کرد
در ایران خوان یغما دید و تازی ترکتازی کرد
گدایی بود و با تاج شهان یک چند بازی کرد
فلک این شیرگیر اهو ،شکار گرگ و تازی کرد
وطنخواهی در ایران خانمان بردوش شد چندی
بجز در سینهها آتشکده خاموش شد چندی
بدان با جان پاک موبدان آزارها کردند
سر گردن فرازان را فراز دارها کردند
که تا احرار در کار آمدند و کارها کردند
به شمشیر و قلم با دشمنان پیکارها کردند
نخستین فتح و فیروزی نصیب آل سامان شد
بدور آل سامان کار این کشور به سامان شد
گه ان شد که ایرانی سبک خواند گران جانی
به یاد آرد زبان و رسم و آیین نیاکانی
دگر ره مادر ایران ز نسل پاک ایرانی
مثال رودکی زایید و اسماعیل سامانی
پدید آمد یکی فرزند فردوسی توسی نام
سترون از نظیر آوردن وی مادر ایام
چو دید آمیخته خون عجم با لوث اهریمن
بهجای خوی افرشته عیان آیین اهریمن
نژادی خواست نوسازد ز بیم انحطاط ایمن
سلحشور و هنرآموز و پاک آیین و رویینتن
پی افکند از سخن کاخی ز قصر آسمان برتر
در آن جام جم و آیینهی دارا و اسکندر
بهگاه نیش، کلک آتش آلودش همه خنجر
بهگاه نوش، نظم شهد آمیزش همه شکر
چو از شهنامه،فردوسی چو رعدی درخروش آمد
به تن ایرانیان را خون ملیت بهجوش آمد
زبان پارسی گویا شد و تازی خموش آمد
ز کنج خلوت دل اهرمن رفت و سروش آمد
به میدان دلیری تاختی بوالفارسی کردی
کسی با بیکسان در روزگار ناکسی کردی
چه زحمتها به جان هموار در آن سال سی کردی
به قول خویشتن زنده عجم زان پارسی کردی
عجم تا زنده باشد نام تو ورد زبان دارد
به جان منتپذیر توست این جان تا که جان دارد “شهریار
شعر دوم
روز جانبازیست ای بیچاره آذربایجان
سر تو باشی در میان هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو همایون مهد زرتشتی و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد آریان
اختلاف لهجه ، ملیت نزاید بهر کس
ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند ایرانی نه ای
صبح را خوانند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران ، به حرف نا کسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته در تاریخ ایران نقش بست
همت والای سردار مهین ستارخان
این همان تبریز کامثال خیابانی در او
جان برافشاندن بر شمع وطن پروانه سان
این همان تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود ارس ، دشت مغان


اذری ها اریایی هستن!!!!
ßєи уσℓυмυ ѕєçтiм уα ѕєи (sarayım) уα öℓüм
پاسخ
 سپاس شده توسط اورمان ، در جستجوی حقیقت ، FARID.SHOMPET ، Azarbayjanliam


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: اذری ها اریایی هستن!!!! - R.F.A - 25-02-2012، 17:07


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان