امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.75
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بــــــــــ ـــــــــــــــــــــیـ ـــــــــــا....✿♫✿✿♫✿✿♫✿✿♫✿✿♫✿✿♫✿

#47
اولین بار که به قمار خانه عشق آمدیم ، دست آموزی

بیش نبودیم که استادمان شدی. آهی در بساط نبود جز جانی

که بی سبب جان مانده بود و قلبی که دست نخورده عواطف سوزان

بی جهت می تپید. قبول کردی که همین ناقابل ها را به میان بگذاریم....

وبازی شروع شد، استادی تو و دست آموزی ما

چندی نکشید که ما هم در دل باختن و جان دادن خبره ی قمارخانه بودیم

پا پیش گذاشتیم و سرمایه به میان

عشق را قمار کردیم

عاشقانه بردیم و عشق را در چشمان تو گم کردیم، غافل از اینکه آن روز که به

قمار خانه آمدیم پیش پایمان عشق را باخته بودی.

...ومن دلباخته برای روشن کردن چراغ خاموش دیدگانت

پا پیش می گذارم.

این بار در قمارخانه خاطراتمان می نشینیم، می پذیری که استادت شوم

واین بار تمام وجودم را، جوانی ام را

وتو عشقی را که نداری به میان می گذاری، دست آموزانه استادیت

می کنم، و همه وجودم را می بازم تا تو به شوق بردن دوباره عاشق شوی.....
زندگی کوتاه است ؛ تازمانیکه دندان دارید لبخند بزنید !!




پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: بــــــــــ ـــــــــــــــــــــیـ ـــــــــــا.... - Snow-Girl - 24-01-2013، 10:51


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان