01-02-2013، 3:55
معلم کلاس اولم خانم قرباقی خیلی مهربون بود خیلی دوسش داشتم اونم منو خیلی دوست داشت همیشه بهم می گفت کاش تو دخترم بودی یا دختری مثل تو داشتم بچه نداشت بعضی وقتا با هم درد و دل میکردیم دلم براش تنگ شده 
معلم کلاس دومم خانم عیدی پور خیلی دوسش داشتم هروز خونشون بودم از ظهر می رفتم خونشون بعضی وقتا شب خونشون میخوابیدم دخترش نرگس آرایشگری بم یاد داد اونکی دخترش خیاطی با آرش پسرش پلیستشن بازی می کردم توی خونشون درس می خواندم و می رقصیدم و بازی میکردم!
من با اینکه دختر درس خوانی نبودم و همیشه غیبت داشتم ولی معلمام و مدیر و نظام همشون منو دوست داشتن

معلم کلاس دومم خانم عیدی پور خیلی دوسش داشتم هروز خونشون بودم از ظهر می رفتم خونشون بعضی وقتا شب خونشون میخوابیدم دخترش نرگس آرایشگری بم یاد داد اونکی دخترش خیاطی با آرش پسرش پلیستشن بازی می کردم توی خونشون درس می خواندم و می رقصیدم و بازی میکردم!

من با اینکه دختر درس خوانی نبودم و همیشه غیبت داشتم ولی معلمام و مدیر و نظام همشون منو دوست داشتن

