22-02-2013، 0:55
امشب دلم با حال عجیبی فریاد دلتنگی زد
دلیلش را خودم هم نمی دانم اما دلتنگی ، امشب بیداد می کند
شاید همه ی مردم شهر در عشق بازی عشق خود غوطه ورند و دله من یکه و تنها دلتنگ هیچ شده است
چه می دانم هرچه هست ، دلم می تپد اما تنگ
حاله غریبی ست می دانی ، عادت به تنهایی ، عادت به سکوت ...
یاد دارم ، قبل تر ها برای تمام عادت های امروزم سخت گریسته بودم و اما
امروز چه آرام با فریاد های دیروزم عجین و هم خون شده ام
حتم دارم دلتنگی لمروزم هم عادت فردایم خواهد شد ... .
... کاش کسی جای هیچ دلتنگی ام را می گرفت ...
دلیلش را خودم هم نمی دانم اما دلتنگی ، امشب بیداد می کند
شاید همه ی مردم شهر در عشق بازی عشق خود غوطه ورند و دله من یکه و تنها دلتنگ هیچ شده است
چه می دانم هرچه هست ، دلم می تپد اما تنگ
حاله غریبی ست می دانی ، عادت به تنهایی ، عادت به سکوت ...
یاد دارم ، قبل تر ها برای تمام عادت های امروزم سخت گریسته بودم و اما
امروز چه آرام با فریاد های دیروزم عجین و هم خون شده ام
حتم دارم دلتنگی لمروزم هم عادت فردایم خواهد شد ... .
... کاش کسی جای هیچ دلتنگی ام را می گرفت ...