11-03-2013، 16:36
پروانه شدن چه زيبا بود
وقتي با تو و عطر بودنت زندگي مي کردم.
دفتر شعرم به اعتبار حضورت هيچگاه با غبار اندوه مه آلود نشد.
اما...
دست تقدير تو را در من کشت
و من بعد از هجرتي سرد و غمگين از تمام آرزوهايم آرامگاهي ساختم
و آنجا بود که از ياد سهراب نيم اجازه اي گرفتم
و بر روي مزارت نوشتم:
"فقط تا تو هستي زندگي بايد کرد"
وقتي با تو و عطر بودنت زندگي مي کردم.
دفتر شعرم به اعتبار حضورت هيچگاه با غبار اندوه مه آلود نشد.
اما...
دست تقدير تو را در من کشت
و من بعد از هجرتي سرد و غمگين از تمام آرزوهايم آرامگاهي ساختم
و آنجا بود که از ياد سهراب نيم اجازه اي گرفتم
و بر روي مزارت نوشتم:
"فقط تا تو هستي زندگي بايد کرد"