امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امتیازات: 3.79
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان وحشتناک رستوران مردگان!!! داستان واقعی!!

#20
چرت و پرت بود یه نفر که مرده چطور میتونه داستان و جالب تر لحظه مرگشو برامون بگه مگه این که در همون حالی که میمرده این داستان روهم مینوشته.هرکی باور کنه ابلهی بیش نیست
به کجا چنین شتابان؟.....................گون از نسیم پرسید
- دل من گرفته زین جا..............هوس سفر نداری..................ز غبار این بیابان؟
- همه آرزویم اما.........چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان؟....به هر آن کجا که باشد......به جز این سرا، سرایم
- سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را...چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه‌ها، به باران....برسان سلام ما راcryingcryingاقای محمدرضا شَفیعی کَدکَنی
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: داستان وحشتناک رستوران مردگان!!! داستان واقعی!! - mahmooda - 15-03-2013، 18:05


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان