« گفتـــــــــــگوی آزاد » نسخه 24

[i think just about you]

روزایی كه بودم میترسیدم از نبودت كه آخرم اومد
نمیدونم دلت بی وفا شد یا من از عشق بدم اومد
واسه دلتنگیات برگرد كه بی تو حسم تلف میشه
تو نبودی كه ببینی بی تو من چه بلایی سرم اومد
بیا برگرد هنو خیسه چشمات برگرد نگو كی چشش داد
برگرد تا این رابطه نمرده هنوزم میشه عشقو بهش داد
یه نفر كه دیگه نیست و رفت و بود كلی دلم خوش بش
یه در كه دیگه بسته شد و دو چشمامو كرد خشكش
هر شب خیره میشم به این در كه شاید بازم وا شه
همون در كه میبندی رومو با اشكا سر میخورم پشتش

هوا آروم آروم داره میشه تیره منم دلم بدجوری پیشش گیره
چشمامم تو چشماش خیره دستامم تو موهاش میره
لالایی میخونم براش تا كه بیاد خوابش
دستم زیر سرش همیشه جا بالش
چش خماری كه میاد به دنبالش
شبا عادت كرده بودم من به این كارش
بوس آرومی كه میاد میده با عشق
اون موهای مشكی با اون پیچ و تابش
با اینكه من اونو میبینم تو خواب اما اون منو هر روز میبینه تو فالش
نیست میشم باز میبندم چشامو خیس میشم باز و میخندم
هه به دروغایی كه گفتن همه نگو چشمای تو هم انقد بی رحمن

بیا برگرد هنو خیسه چشمات برگرد نگو كی كشش داد
برگرد تا این رابطه نمرده هنوزم میشه عشقو بهش داد
برگرد هنو خیسه چشمات برگرد نگو كی كشش داد
بیا تا این رابطه نمرده هنوزم میشه عشقو بهش داد