20-03-2013، 22:04
من عشقم بعد 3سال اشنایی و دوستی رفت با دوستم دوست شد. جلوی من کنارش تو پارک نشست و باهاش love میترکوند. من با مامانم بودم.مامانم از عشقم به اون خبر داشت .رفتم جلو به دوستم گفتم چطوری خیانتکار. خندید. نتونستم تحمل کنم رفتم یجا تنها نشستم و بلند بلند گریه کردم. پسره خودش جلو مامانم بهم گفت دوسم داره. کاش راست بگه.هر چند هربلایی سرم بیاره بازم دوسش دارم "خودمم نمیدونم چرا