اصلاعاتی درباره ی ستاره ها:
ستاره یک گوی بسیار داغی از پلاسما است که به خاطر نیروی گرانش در یک جا متمرکز شدهاست. بعضی از آنها از جمله پدیدههای آسمانی اند که بر خلاف سیارات خود منبع انرژی محسوب میشود. و خورشید به عنوان نزدیکترین ستاره به زمین، منبع بسیاری از انرژیهای روی زمین است. چگالی گازهای آنها بعلت فشار زیاد از چگالی گازها در سطح زمین زیادتر است. آنها در فضا حرکت میکنند اما بعلت محسوس نبودن ظاهری این حرکت در فاصله بسیار زیاد، نسبت به سیارات به ثوابت مشهورند. رصد آنها در موجب به وجود آمدن صور فلکی شدهاست و برای فهرست کردن آنها کاتالوگهای ستارهای به وجود آمدهاست.
ستارگان انواع مختلفی دارند از پیشستارهها که هنوز فشار کافی برای همجوشی هستهای را ندارند تا ستارههای نوترونی که دوره تولید انرژی آنها پایان یافتهاست. نزدیکترین ستاره به زمین بعد از خورشید پروکسیما قنطورس است که در ۴٫۳ سال نوری از زمین قرار دارد.
واژه ستاره در زبان پهلوی به ریخت stârag و اَختَر آمده بود.در سال ۱۶۰۳ میلادی ستارهشناس آلمانی یوهان بایر ۱۶ نقشهٔ صورتهای فلکی را ترسیم کرد و به هریک از ستارگان یکی از حروف الفبای یونانی را اختصاص داد، به این ترتیب که نخستین حرف الفبا ویژه روشنترین ستاره آن صورت باشد و به همین ترتیب از حرفی به حرف دیگر برسد و اگر شمارهٔ ستارگان صورتی از عدد ۲۴ شمارهٔ حروف الفبای یونانی تجاوز کرده، باقی ستارگان را با حروف الفبای لاتینی نمایاندهاست
ستاره یک گوی بسیار داغی از پلاسما است که به خاطر نیروی گرانش در یک جا متمرکز شدهاست. بعضی از آنها از جمله پدیدههای آسمانی اند که بر خلاف سیارات خود منبع انرژی محسوب میشود. و خورشید به عنوان نزدیکترین ستاره به زمین، منبع بسیاری از انرژیهای روی زمین است. چگالی گازهای آنها بعلت فشار زیاد از چگالی گازها در سطح زمین زیادتر است. آنها در فضا حرکت میکنند اما بعلت محسوس نبودن ظاهری این حرکت در فاصله بسیار زیاد، نسبت به سیارات به ثوابت مشهورند. رصد آنها در موجب به وجود آمدن صور فلکی شدهاست و برای فهرست کردن آنها کاتالوگهای ستارهای به وجود آمدهاست.
ستارگان انواع مختلفی دارند از پیشستارهها که هنوز فشار کافی برای همجوشی هستهای را ندارند تا ستارههای نوترونی که دوره تولید انرژی آنها پایان یافتهاست. نزدیکترین ستاره به زمین بعد از خورشید پروکسیما قنطورس است که در ۴٫۳ سال نوری از زمین قرار دارد.
واژه ستاره در زبان پهلوی به ریخت stârag و اَختَر آمده بود.در سال ۱۶۰۳ میلادی ستارهشناس آلمانی یوهان بایر ۱۶ نقشهٔ صورتهای فلکی را ترسیم کرد و به هریک از ستارگان یکی از حروف الفبای یونانی را اختصاص داد، به این ترتیب که نخستین حرف الفبا ویژه روشنترین ستاره آن صورت باشد و به همین ترتیب از حرفی به حرف دیگر برسد و اگر شمارهٔ ستارگان صورتی از عدد ۲۴ شمارهٔ حروف الفبای یونانی تجاوز کرده، باقی ستارگان را با حروف الفبای لاتینی نمایاندهاست