میگه امتحان چی داری؟؟؟ میگم وصایا,,, میپرسه وصایای امام؟؟؟ پـــ نــه پــــ... وصایای الیزابت تیلور
حیف نون رو آسفالت تور پهن میکنه تا ماهی بگیره همه بهش میگن چقدر خری! حیف نون میگه اصلا من خر ، من گاو ، این غضنفر چی؟ دو ساعت وایساده تا از من ماهی بخره!

غضنفر خطاب به زنش : من چشم میزارم تو برو گم شو.





رفتم خونه سالمندان پرستاره میگه اومدین عیادت ، میگم پ ن پ اومدیم 2 تا از این پیرمرد ها رو ببریم بزرگشون کنیم!
حرف عاشقانه یک چوپان به همسرش:
چشمان تو مانند پشکلی در سطل شیر است!
بر اثر شوخی غضنفر 45 نفر کشته و زخمی شدند! این حادثه وقتی رخ داد که غضنفر چشمای راننده اتوبوس را گرفته و بهش میگه اگه گفتی من کیم؟

زن به شوهرش میگه : تو هندوستان یک زن رو به قیمت یک گوسفند فروختند.. به نظر تو این بی انصافی نیست؟؟؟ شوهره میگه : نه اگه زن خوبی باشه می ارزه...
دغدغه های پسر جوان :
کار ندارم ، پول ندارم ، سربازی نرفتم ، ماشین و خونه ندارم ، و ...
دغدغه های دختر جوان :
لاک ناخونم پاک شده ، مهری سرویس طلا خریده ، دختر خاله ام ماشین داره ، مامان غذای خوب نمی پزه ، عروسکمو هنوز نخوابوندم!
غضنفر رئیس فدراسیون شطرنج میشه ۵تا قانون میذاره
۱. اسب نمیتونه فیل رو بزنه چون فیل قویتره !
۲. خر هم باید بازی کنه !
۳.خر میتونه همه رو بزنه !
۴. هیچکی نمیتونه خر رو بزنه !
۵. اصلا خر شاهه !!!
قبض آب غضنفر زیاد میاد
به بچه هاش میگه ، فردا که رفتم پرینت آب رو گرفتم
معلوم میشه کی هی میره دستشویی !!
شب عروسی غضنفر بهش میگن بابات مُرد
میگه : حالا این مسخره بازیای بابامو ببینا !
یارو خسیس تصادف کرده بود وسط خیابون نشسته بود میزد تو سرش می گفت ماشینم داغون شد! بدبخت شدم خاک تو سر شدم...افسر رفت بهش گفت بدبخت اینقد حرص ماشینتو میزنی نفهمدی دست چپت از مچ قطع شده...یارو یه نگاه به دستش کرد گف:یاحضرت عباس ساعتم......!

به یک مرده میگن با (بالش)جمله بساز. میگه:یک شکارچی میره جنگل یک تیر میزنه به پرنده می خوره به بالش. میگن نه بابا،با(بالش)میگه : خوب شکارچی میره جنگل یک تیرمیزنه به پرنده می خوره به اون بالش.میگن اصلابا(توشک) جمله بساز.میگه:شکارچی میره جنگل توشک بود که تیر بزنه به این بالش یا اون بالش

حیف نون می ره کارخانه چوب بری استخدام بشه، آقاهه می پرسه: سابقه ای تو کار چوب بری داره؟
حیف نون می گه: من می تونم درختای گردو به قطر یک متر رو در مدت یک دقیقه با تبر قطع کنم!
آقاهه خیلی تحت تاثیر قرار می گیره، می گه: این همه تجربه رو از کجا آوردی؟
حیف نون می گه: از کویر لوت!
آقاهه می گه: مرد حسابی! کویر لوت درخت گردوش کجا بود؟!
حیف نون می گه: پس فکر کردی واسه چی دیگه اونجا درخت گردو پیدا نمی شه؟!

حیف نون تو دادگاه محاکمه میشد. وکیل مدافع هنگام دفاع ازش گفت: «آقای قاضی! مردی که شما محاکمهاش میکنید پدری مهربان، انسانی شریف، آدمیبا وقار، مردی درست کار و پاکدامن و شهروندی با انضباط و مطیع قانون است.» حیف نون در این هنگام به وکیلش اعتراض کرد و گفت: «آقای وکیل! تو از من پول گرفتهای، حالا داری از یک نفر دیگر دفاع میکنی؟»
به چند دیوانه میگن بپرین تو حوض خالی برای این که بفهمن حال اینها خوب شده یانه همه میپرن توحوض دستو پا میزنن که میبینن یکی کنار ایستاده بعد دکترا میگن این یکی خوب شده میرن ازش میپرسن چی شد نپریدی میگه ابش سرد بود
:cool:

حیف نون رو آسفالت تور پهن میکنه تا ماهی بگیره همه بهش میگن چقدر خری! حیف نون میگه اصلا من خر ، من گاو ، این غضنفر چی؟ دو ساعت وایساده تا از من ماهی بخره!

غضنفر خطاب به زنش : من چشم میزارم تو برو گم شو.





رفتم خونه سالمندان پرستاره میگه اومدین عیادت ، میگم پ ن پ اومدیم 2 تا از این پیرمرد ها رو ببریم بزرگشون کنیم!
حرف عاشقانه یک چوپان به همسرش:
چشمان تو مانند پشکلی در سطل شیر است!
بر اثر شوخی غضنفر 45 نفر کشته و زخمی شدند! این حادثه وقتی رخ داد که غضنفر چشمای راننده اتوبوس را گرفته و بهش میگه اگه گفتی من کیم؟

زن به شوهرش میگه : تو هندوستان یک زن رو به قیمت یک گوسفند فروختند.. به نظر تو این بی انصافی نیست؟؟؟ شوهره میگه : نه اگه زن خوبی باشه می ارزه...
دغدغه های پسر جوان :
کار ندارم ، پول ندارم ، سربازی نرفتم ، ماشین و خونه ندارم ، و ...
دغدغه های دختر جوان :
لاک ناخونم پاک شده ، مهری سرویس طلا خریده ، دختر خاله ام ماشین داره ، مامان غذای خوب نمی پزه ، عروسکمو هنوز نخوابوندم!
غضنفر رئیس فدراسیون شطرنج میشه ۵تا قانون میذاره
۱. اسب نمیتونه فیل رو بزنه چون فیل قویتره !
۲. خر هم باید بازی کنه !
۳.خر میتونه همه رو بزنه !
۴. هیچکی نمیتونه خر رو بزنه !
۵. اصلا خر شاهه !!!
قبض آب غضنفر زیاد میاد
به بچه هاش میگه ، فردا که رفتم پرینت آب رو گرفتم
معلوم میشه کی هی میره دستشویی !!
شب عروسی غضنفر بهش میگن بابات مُرد
میگه : حالا این مسخره بازیای بابامو ببینا !
یارو خسیس تصادف کرده بود وسط خیابون نشسته بود میزد تو سرش می گفت ماشینم داغون شد! بدبخت شدم خاک تو سر شدم...افسر رفت بهش گفت بدبخت اینقد حرص ماشینتو میزنی نفهمدی دست چپت از مچ قطع شده...یارو یه نگاه به دستش کرد گف:یاحضرت عباس ساعتم......!

به یک مرده میگن با (بالش)جمله بساز. میگه:یک شکارچی میره جنگل یک تیر میزنه به پرنده می خوره به بالش. میگن نه بابا،با(بالش)میگه : خوب شکارچی میره جنگل یک تیرمیزنه به پرنده می خوره به اون بالش.میگن اصلابا(توشک) جمله بساز.میگه:شکارچی میره جنگل توشک بود که تیر بزنه به این بالش یا اون بالش

حیف نون می ره کارخانه چوب بری استخدام بشه، آقاهه می پرسه: سابقه ای تو کار چوب بری داره؟
حیف نون می گه: من می تونم درختای گردو به قطر یک متر رو در مدت یک دقیقه با تبر قطع کنم!
آقاهه خیلی تحت تاثیر قرار می گیره، می گه: این همه تجربه رو از کجا آوردی؟
حیف نون می گه: از کویر لوت!
آقاهه می گه: مرد حسابی! کویر لوت درخت گردوش کجا بود؟!
حیف نون می گه: پس فکر کردی واسه چی دیگه اونجا درخت گردو پیدا نمی شه؟!

حیف نون تو دادگاه محاکمه میشد. وکیل مدافع هنگام دفاع ازش گفت: «آقای قاضی! مردی که شما محاکمهاش میکنید پدری مهربان، انسانی شریف، آدمیبا وقار، مردی درست کار و پاکدامن و شهروندی با انضباط و مطیع قانون است.» حیف نون در این هنگام به وکیلش اعتراض کرد و گفت: «آقای وکیل! تو از من پول گرفتهای، حالا داری از یک نفر دیگر دفاع میکنی؟»
به چند دیوانه میگن بپرین تو حوض خالی برای این که بفهمن حال اینها خوب شده یانه همه میپرن توحوض دستو پا میزنن که میبینن یکی کنار ایستاده بعد دکترا میگن این یکی خوب شده میرن ازش میپرسن چی شد نپریدی میگه ابش سرد بود
:cool: