نظرسنجی: تو آرام رو میشناسی ؟
این نظرسنجی بسته شده است.
بله
25.00%
6 25.00%
خیر
75.00%
18 75.00%
در کل 24 رأی 100%
*شما به این گزینه رأی داده‌اید. [نمایش نتایج]

امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دل نوشته های من_بیاد او .(خاطره هام رو میخوام بخونی)تا شاید تو بهش بگی

#9
این مطلب سومین خاطره ایه که اشک یخی از دفتر خاطراتش براتون بازنویسی میکنه.
البته باید بجای سومین خاطره ،این اولین خاطره میبود.چون شروع ماجرای من توش بازگو شده.


سرود آفرینش (3):

پسری بودم معمولی،مث بقیه ی پسرهای هم سنم.
زندگی کاملا عادی داشتم و و آدمی بودم که با کوچکترین اتفاق خوشایند خوشحال میشدم و در مقابل غصه ها بی خیال.
چه میدونستم عاشقی چیه و دلتنگی سیخی چند؟!
همیشه وقتی دوستام از عاشقی و دوست داشتن دختری باهام حرف میزدن حسابی مسخرشون میکردم و بهشون میخندیدم.
تو زندگی شخصیم تنها از یه چیز تنفر داشتم و اون دوست داشتن دخترا بود!
بر خلاف ضاهرم یادمه که تا وقتی هنوز وارد دانشگاه نشده بودم تموم دخترای همسایمون رو یه جوری چزونده بودم و اذیتشون کرده بودم.
یعنی بهترین سرگرمی که باهاش حال میکردم همین آزارو اذیت اونها بود.
مادرمم که دیگه خسته شده بود از شکایت های زنان همسایه.
حتی به دختر عموهای خودمم رحم نمی کردم.
مثلا یکی از عموهام که تو همسایگیمون بودن سه تا دختر داشت.
تو حیاتشون یه آلاچیق بود؛ وقتایی که هوا خوب بود همیشه دختر عموهام میرفتن داخلشو مینشستن.
من هم که همیشه منتظر اذیت کردنشون بودم چنتا نایلکس می آوردم و بعد از پرکردنشون از آب و گره زدنشون؛نایلکس ها رو بالای سرشون مینداختم.
بعد از پایان کارم،دختر عموهام مث موش های آب کشیده ای میشدن که فقط بلد بودن جیغ بزنن!
اما خدا منتظر نموند وحسابی پس گردنم زد و من رو گرفتار یکی از همین موجودات کرد!
اسمشم آرام بود.
اخلاق خیلی خاصی داشت.
مثلا بجای سلام جیبش همیشه پر بود از فوش و ناسزا !!!
اونم کلا فوشای ناموسی، که بعضی از اون هارو تا به اون روز از کسی نشنیده بودم.
اما در عین حال خیلی شیرین زبون و خوش حرف بود.
خلاصه اساسی من رو رام خودش کرده بود. مث یه خرگوش دست آموز.
خیلی حس قشنگی نسبت بهش پیدا کرده بودم.یه حس تازه و غریب.
البته مطمئن بودم این حس بین دوتامون مشترکه.
بعد از آشنا شدن با آرام خانوم؛دیگه از بی خیالی و بی غصه بودن خبری نبود.
همیشه دلتنگی می اومد سراغم و از تنها چیزی که خبری نبود؛خنده بود.
حالاهم خداروشکر خیلی باهم خوبیم و همدیگه رو دوست داریم.
اگه خدا بخواد قراره تو آینده ای نزدیک باهم ازدواج کنیم تا دلتنگیامون دیگه تموم بشه و مث آخر داستانا به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کنیم.

1387/5/26 دوشنبه

این برگ خاطره از اوایل دوستیمون بود.
فکر می کردم مثل آخر داستانا با خوبی و خوشی تموم میشه؛اما نمیدونستم که مث اول داستانا واسمون اتفاق می افته : همیشه یکی بود و یکی نبود.
یه خیال واهی که فکر میکردم به آرامم میرسم.
ای کاش میدونستم آرام برای من یه سراب بیشتر نیست. ( هرچقدر بهش نزدیک میشم اون دورتر میشه).
ادامه دارد...

در پایان اگه لایق دونستین سپاس و نظر یادتون نره لطفا
ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ،
ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ
ﻓﻘﻂ ﺷﻠﻮﻏﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﮔﻨﺠﺸﮏ ﻫﺎﯾﯽ
ﮐﻪ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺷﺎﺧﻪ ﭘﺮﯾﺪﻥ
ﻋﺎﺩﺗﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ . . .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نت هاي آشفته
پاسخ
 سپاس شده توسط nazi98 ، nita99 ، ferya ، parmida.a ، شکوفه2 ، LOVE KING ، | ᴘᴏɪꜱᴏɴ | ، good girl* ، LOVE8 ، عاشق دیونه ، ♫♥ana♥♫ ، šhεïdα ، bi kas ، maryam.ekh ، ...asall... ، tanha naro ، shadi shekari ، ***FATEMEH*** ، گل پری ، *Nafas* ، elnaz-s ، قاتل ، *setare* ، bahare_021 ، ✘Nina✘ ، درنا عسل


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
دل نوشته های من_بیاد او .(خاطره هام رو میخوام بخونی)تا شاید تو بهش بگی( 3 ) - ashkyakhee - 03-04-2013، 12:54

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  عکس نوشته عاشقانه سوزناک
  (((0 خاص....دخترونه.. معنی دار...نوشته ..))) #_#
  عکس نوشته غمگین...حال این روزام
  دل نوشته عاشقانه عسل
  شاید فردا نباشیم!!
  متن هایی که شاید حرف دل خیلی از انسان هاست
  ♥♥♥ چنتا مطلب خاص باید با احساس بخونی حس نداری نیا ♥♥
  ورود نامردا ممنوع>زخم دل....دل نوشته من امیر علی
  دل نوشته های عمیق و تکان دهنده بسیار ناب و عاشقانه
  استاتوس ها و دل نوشته های جدید و غمناک با موضوع تنهایی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان