خسته ام رفیق

[parnia tajik]

خسته ام رفیق



خسته ام ! خیلی خسته ام


خسته ام از کشورم اقتصادش از وضع هوا هم ناپیدار تر است

خسته ام از عشق های سر پول و سکس

خسته ام از اینترنت پر ازفیلتر

خسته ام حتی از اس ام اس های تبلیغاتی اول صبح

من یک جوانم
ولی خسته به اندازه یک پیر

من از حرف های کنایه دار از روی دلسوزی مادر هم خسته ام

من از اخبار دروغ خسته ام
از ایست بازرسی های که قاچاقی رد میشود ولی من را میگیرند

من از مردم کشورم خسته ام مردمی یک روز با ما هستند یک روز با دولت

من خسته ام از تفریح که به دو سیب ختم میشود

لعنتی من از طعم سیگار ایرانی در پاکت خارجی هم خسته ام

من از زخم زبان مردمی خسته ام که منفعت خویش را در نابودی من میبینند.

من از تو هم خسته ام رفیق چون یکبار نخواستی ببینی من چه کسی هستم.